سیلگه

لغت نامه دهخدا

سیلگه. [ س َ / س ِ گ َه ْ ] ( اِ مرکب ) سیلگاه :
وز آن سیلگه وآن خطر ساختن
طلسمی بدان گونه پرداختن.
نظامی.
رجوع به سیلگاه شود.

واژه نامه بختیاریکا

( سِیل گه ) ویترین؛ نمایشگاه

پیشنهاد کاربران

بپرس