سیلاب از سر گذشتن ؛ غرق شدن. مجازاً، فرصت از دست رفتن. راه چاره بسته گردیدن :
خواب از آن چشم چشم نتوان داشت
که زسر برگذشت سیلابش.
سعدی.
کنون کوش کآب از کمر درگذشت
نه وقتی که سیلاب از سر گذشت.
سعدی.
خواب از آن چشم چشم نتوان داشت
که زسر برگذشت سیلابش.
سعدی.
کنون کوش کآب از کمر درگذشت
نه وقتی که سیلاب از سر گذشت.
سعدی.