سیل کردن

پیشنهاد کاربران

واژۀ سَیل فارسی است seyl به معنای : پائیدن
نگاه کردن ، تماشا کردن ، نگریستن است، سیل کردن.
این واژه در اکثر گویش ها وجود دارد از ریشه سهیتن یا سهیستن
در زبان کهمره ای:
سِیل اُم کی:نگاه کردم
سِیل ات کی:نگاه کردی
سِیل اش کی:نگاه کرد
در گویش لری لرستان و همدان واژه سیل کن الان استعمال میشود
سیل در تمامی گویش های فارسی به معنی دیدن است و ریشه در سه و سی دارد که در زبان های کهن هند و اروپای مشترک است. سهیستن به معنای نمایان شدن و رمیدن است که با سیل که معنای دیدن است متفاوت است.
کلمه سیل یگ کمله اصیل فارسی ایرانی هست درزبان بلوچی وسیستانی خراسانی ودر بختیاری لوری شیرازی بکاربرده می شود
Seal
مهروموم، محکم کردن، محکم، درزگیری، بتونه کاری، محکم چسباندن
سیل کردن
نگاه کردن

سی کو یا سیل کو در بختیاری کاربرد دارد ، بمعنی نگاه کردن
به معنی نگاه کردن در گویش شوشتری همچنان استفاده می شود.
"سیلی کنه یه نظر" یعنی "یک نظر نگاه میکند"
این واژه که معادلش به فارسی ایران میشه نگاه کردن در افغانستان بکار برده میشه . که مردم بصورت عامیانه میگویند سی کو ( سیل کن ) . حتی آهنگ افغانی است میگه بیا که بریم به مزار سیلِ گلِ لاله زار
نگاه کردن
این فعل بدلی است از سهستن یا سهیستن در زبان پارسی به مانا ( معنای ) نگریستن و نگاه کردن
در گویشهای تهرانی کهنه و شیرازی واژگان بسه یا سی ( سیل ) یا سه کو ( سه کن ) به فراوانی شنیده میشود.
...
[مشاهده متن کامل]

در لری کهگیلویه و ممسنی و سپیدانی گویند سیل کن یا سی کو
از این فعل میتوان ریخت های سهستن - سهیدن و سهیستن را بکار برد
نزدیکی بی مانندی به see انگلیسی و se ژرمن اسکاندیناوی دارد
واژگان پیشنهادی برگرفته :
اندرسهستن - درسهستن = درنگریستن - غورکردن
برسهستن - ابرسهستن = مشرف بودن - از بالا نگریستن - نگاه اشرافی داشتن به چیزی
فراسهستن = دور دیدن - آینده را دیدن - گسترده و جامع نگریستن به داستان یا چیزی
فروسهستن = خوار دیدن - کوچک شمردن - کم دیدن - دست کم گرفتن

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس