سیل ریز

لغت نامه دهخدا

سیل ریز. [ س َ/ س ِ ] ( نف مرکب ) سیل ریزنده. سیل باران :
در خانه سیل ریز منشین
سیل آمد سیل ، خیز منشین.
نظامی.

فرهنگ فارسی

سیل ریزنده . سیل ران

پیشنهاد کاربران

مسیل
محل عبور سیلاب
در خانهٔ سیل ریز منشین
سیل آمد، سیل، خیز! منشین!
✏ �نظامی�