سیل خون راندن

پیشنهاد کاربران

سیل خون راندن ؛ کنایه از کشتار بسیار کردن.
- || کنایه از بشدت اشک ریختن. بسیار گریه کردن :
بیکسان پدر خون چکاند همی
برخ بر ز خون سیل راند همی.
فردوسی.
و رجوع به سیلاب خون راندن شود.

بپرس