سیف زبان

لغت نامه دهخدا

سیف زبان. [ س َ / س ِ زَ ] ( ص مرکب ) شخصی که در زبانش اثر عظیم باشد. ( آنندراج ). کسی که زبان او همیشه به بدگویی عادت کرده و از مردم بد میگوید. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

شخصی که در زبانش اثر عظیم باشد

پیشنهاد کاربران

بپرس