سیستن

لغت نامه دهخدا

سیستن.[ ت َ ] ( مص ) جستن. جست و خیز کردن. ( برهان ) ( آنندراج ) ( شرفنامه منیری ). ( از: «سیس » + «تن »، پسوند مصدری ). ( حاشیه برهان قاطع چ معین ). رجوع به سیس شود.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) جستن جهیدن .
جستن و جست و خیز کردن

فرهنگ معین

(تَ ) (مص ل . ) جهیدن .

فرهنگ عمید

جستن، جهیدن، جست وخیز کردن.

پیشنهاد کاربران

بپرس