سیریانا ( به انگلیسی: Syriana ) فیلمی در ژانر دلهره آور سیاسی محصول سال ۲۰۰۵ به کارگردانی استیون گیگان است. بازیگران اصلی آن شامل جرج کلونی و مت دیمون هستند. جرج کلونی برای ایفای نقش خود در این فیلم برنده جایزهٔ اسکار و گلدن گلوب بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد. موضوع اصلی فیلم حول محور سیاست نفت و تأثیرات جهانی صنعت نفت بر اقتصاد و سیاست می باشد که در طی عملیات هایی که توسط یک مأمور سیا ( جرج کلونی ) ، یک تحلیل گر مسائل انرژی ( مت دیمون ) ، بازرسی در واشینگتن ( جفری رایت ) و یک کارگر مهاجر بیکار پاکستانی ( ماژیر مونیر ) در کشوری عربی در خلیج فارس مشاهده می شود.
... [مشاهده متن کامل]
در طول فیلم بیننده از مکانی به مکان دیگر کشانیده می شود که این سفر از تهران شروع شده و مدام در حال رفت وآمد بین واشینگتن، بیروت و کشور عربی می باشد.
غول نفتی آمریکایی، کانکس، در حال از دست دادن کنترل خود به میدان های نفتی در امیر نشینی که توسط خاندان آل سوبای اداره می شود است. وزیر خارجه امیر نشین، شاهزاده ناصر ( الکساندر صدیق ) امتیاز حفاری گاز طبیعی را به یک شرکت چینی داده است. این امر باعث ناخرسندی شرکت های نفتی آمریکایی و در خطر افتادن منافع نفتی ایالات متحده شده است. برای جبران کاهش تولید کانکس با شرکت کوچکی که به تازگی برنده امتیاز بهره حفاری در قزاقستان شده است ادغام می شود. مامور مبارزه با تخلفات مربوط به شرکت های بزرگ در دادگستری آمریکا به این ادغام که توسط یک شرکت حقوقی به مدیریت دین وایتنینگ ( کریستوفر پلامر ) در حال انجام است مشکوک می گردد.
برایان وودمن ( مت دیمون ) تحلیل گر مسائل انرژی در ژنو، سوئیس است. رئیس وودمن او را مأمور می کند تا با شرکت در مراسم خصوصی امیر در اسپانیا آمادگی شرکتش را برای ارائه خدمات به اطلاع امیر برساند. به خاطر بیماری امیر از ملاقات وودمن با امیر جلوگیری می شود. در همین زمان در قسمت دیگری از مهمانی مجلل امیر پسر خردسال وودمن با شیرجه به درون استخری که برق روشنایی آن به طوری ناخواسته اتصالی دارد دچار برق گرفتگی شده و جان خود را از دست می دهد.
برای ابراز همدردی با وودمن شاهزاده ناصر مبلغی در حدود ۱۶۷ میلیون دلار از محل سود شرکت نفتی به او هدیه می دهد، هم زمان وودمن به عنوان مشاور اختصاصی امیر استخدام می شود. شاهزاده ناصر قصد دارد تا کشورش را به کشوری مترقی و آزاد تبدیل نماید امری که با نظر آمریکا و همچنین نظر پدرش ( پادشاه فعلی امیر نشین ) در تضاد است. ناصر قرار است به عنوان پسر اول جانشین پدرش شود در حالیکه برادر کوچک امیر که طرفدار حفظ وضع موجود و حضور نظامی آمریکاست به این سمت برگزیده می شود. به این ترتیب ناصر برنامه ای برای کودتا طراحی می کند ولی در عوض آمریکایی ها با اطلاع از این نقشه، اتومبیل ناصر را با موشکی کنترل از راه دور منفجر می کنند.
... [مشاهده متن کامل]
در طول فیلم بیننده از مکانی به مکان دیگر کشانیده می شود که این سفر از تهران شروع شده و مدام در حال رفت وآمد بین واشینگتن، بیروت و کشور عربی می باشد.
غول نفتی آمریکایی، کانکس، در حال از دست دادن کنترل خود به میدان های نفتی در امیر نشینی که توسط خاندان آل سوبای اداره می شود است. وزیر خارجه امیر نشین، شاهزاده ناصر ( الکساندر صدیق ) امتیاز حفاری گاز طبیعی را به یک شرکت چینی داده است. این امر باعث ناخرسندی شرکت های نفتی آمریکایی و در خطر افتادن منافع نفتی ایالات متحده شده است. برای جبران کاهش تولید کانکس با شرکت کوچکی که به تازگی برنده امتیاز بهره حفاری در قزاقستان شده است ادغام می شود. مامور مبارزه با تخلفات مربوط به شرکت های بزرگ در دادگستری آمریکا به این ادغام که توسط یک شرکت حقوقی به مدیریت دین وایتنینگ ( کریستوفر پلامر ) در حال انجام است مشکوک می گردد.
برایان وودمن ( مت دیمون ) تحلیل گر مسائل انرژی در ژنو، سوئیس است. رئیس وودمن او را مأمور می کند تا با شرکت در مراسم خصوصی امیر در اسپانیا آمادگی شرکتش را برای ارائه خدمات به اطلاع امیر برساند. به خاطر بیماری امیر از ملاقات وودمن با امیر جلوگیری می شود. در همین زمان در قسمت دیگری از مهمانی مجلل امیر پسر خردسال وودمن با شیرجه به درون استخری که برق روشنایی آن به طوری ناخواسته اتصالی دارد دچار برق گرفتگی شده و جان خود را از دست می دهد.
برای ابراز همدردی با وودمن شاهزاده ناصر مبلغی در حدود ۱۶۷ میلیون دلار از محل سود شرکت نفتی به او هدیه می دهد، هم زمان وودمن به عنوان مشاور اختصاصی امیر استخدام می شود. شاهزاده ناصر قصد دارد تا کشورش را به کشوری مترقی و آزاد تبدیل نماید امری که با نظر آمریکا و همچنین نظر پدرش ( پادشاه فعلی امیر نشین ) در تضاد است. ناصر قرار است به عنوان پسر اول جانشین پدرش شود در حالیکه برادر کوچک امیر که طرفدار حفظ وضع موجود و حضور نظامی آمریکاست به این سمت برگزیده می شود. به این ترتیب ناصر برنامه ای برای کودتا طراحی می کند ولی در عوض آمریکایی ها با اطلاع از این نقشه، اتومبیل ناصر را با موشکی کنترل از راه دور منفجر می کنند.