سیروس لطفی ( زاده ۱۳۱۴ تبریز – درگذشته ۱۸ آبان ۱۳۹۷ تهران ) سرتیپ نیروی زمینی ارتش ایران بود، که در طول جنگ ایران و عراق، فرماندهی لشکر ۱۶ زرهی قزوین را برعهده داشت.
وی در عملیات های نصر، طریق القدس، رمضان، بیت المقدس، ثامن الائمه، فتح المبین، والفجر مقدماتی و والفجر ۱ حضور فعال داشت. لطفی به عنوان فرمانده لشکر ۱۶ زرهی قزوین در خلال آزادسازی خرمشهر، در شمال منطقه عملیات بیت المقدس، در برابر ۲ لشکر زرهی نیروی زمینی عراق ایستادگی کرد.
... [مشاهده متن کامل]
سیروس لطفی در سال ۱۳۱۴ در تبریز زاده شد. وی در سال ۱۳۳۴ وارد دانشکده افسری تهران شد و پس از پایان تحصیلات دانشگاهی، به تدریس فنون نظامی در پادگان جی پرداخت، همچنین فرماندهی گروهان اسب سواران و نیز فرماندهی گروهان زرهی را برعهده داشت.
لطفی به دلیل آشنایی با زبان انگلیسی به شرکت در یک دوره آموزشی ۱۸ ماهه با تانک های «ام - ۳۶» و «ام۶۰ پاتون» و «آ - ۱» به ایالات متحده آمریکا اعزام شد و پس از بازگشت به ایران به آموزش نحوه استفاده از این تانک ها و کار در بخش مترجمی مستشاران خارجی در پادگان جی پرداخت. او هم زمان با وقوع انقلاب ۱۳۵۷ ریاست ستاد لشکر ۸۱ زرهی کرمانشاه را برعهده داشت.
در اسفندماه ۱۳۵۷ لطفی به همراه ۱۱۲ افسر ارشد فعال در لشکر ۸۱ کرمانشاه، حکم بازنشستگی زودتر از موعد را دریافت کردند. او برای تسویه حساب به تهران رفت، ولی پس از اطلاع ولی الله فلاحی ( فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش ) حکم بازنشستگی او لغو شد و در اردیبهشت ماه ۱۳۵۸ به فرماندهی تیپ ۱ لشکر ۱۶ زرهی قزوین منصوب گردید. وی کمتر از یک سال بعد و در ۱۳۵۹ فرماندهی لشکر ۱۶ زرهی قزوین را برعهده گرفت. با شروع ناآرامی های کردستان لطفی به کردستان اعزام شد.
سیروس لطفی در مصاحبه ای، رویدادهای ابتدای جنگ ایران و عراق را اینچنین شرح داد:
جنگ تازه آغاز شده بود، امیر شادروان فلاحی به من زنگ زد و گفت که با رئیس جمهور صحبت کن. من گوشی تلفن را گرفتم و گفتم که فلانی هستم، او ( بنی صدر ) هم گفت که بی درنگ حرکت کن و برو به دزفول. گفتم؛ می دانید لشکر زرهی چی هست؟ گفت؛ چه می خواهی؟ گفتم؛ وسایل ترابری می خواهم، لجستیک می خواهم تا بتوانم لشکر را ببرم، گفت؛ یک هفته وقت داری. گفتم؛ اطلاعی از لشکر زرهی ندارید، این لشکر اگر بخواهد یگان های خود را جمع کند و حرکت دهد حداقل یک ماه طول می کشد. گفت؛ یک ماه چیه، همین الان می خواهم حرکت کنید و بروید. باز تأکید کردم، حداقل یک ماه طول می کشد.
وی در عملیات های نصر، طریق القدس، رمضان، بیت المقدس، ثامن الائمه، فتح المبین، والفجر مقدماتی و والفجر ۱ حضور فعال داشت. لطفی به عنوان فرمانده لشکر ۱۶ زرهی قزوین در خلال آزادسازی خرمشهر، در شمال منطقه عملیات بیت المقدس، در برابر ۲ لشکر زرهی نیروی زمینی عراق ایستادگی کرد.
... [مشاهده متن کامل]
سیروس لطفی در سال ۱۳۱۴ در تبریز زاده شد. وی در سال ۱۳۳۴ وارد دانشکده افسری تهران شد و پس از پایان تحصیلات دانشگاهی، به تدریس فنون نظامی در پادگان جی پرداخت، همچنین فرماندهی گروهان اسب سواران و نیز فرماندهی گروهان زرهی را برعهده داشت.
لطفی به دلیل آشنایی با زبان انگلیسی به شرکت در یک دوره آموزشی ۱۸ ماهه با تانک های «ام - ۳۶» و «ام۶۰ پاتون» و «آ - ۱» به ایالات متحده آمریکا اعزام شد و پس از بازگشت به ایران به آموزش نحوه استفاده از این تانک ها و کار در بخش مترجمی مستشاران خارجی در پادگان جی پرداخت. او هم زمان با وقوع انقلاب ۱۳۵۷ ریاست ستاد لشکر ۸۱ زرهی کرمانشاه را برعهده داشت.
در اسفندماه ۱۳۵۷ لطفی به همراه ۱۱۲ افسر ارشد فعال در لشکر ۸۱ کرمانشاه، حکم بازنشستگی زودتر از موعد را دریافت کردند. او برای تسویه حساب به تهران رفت، ولی پس از اطلاع ولی الله فلاحی ( فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش ) حکم بازنشستگی او لغو شد و در اردیبهشت ماه ۱۳۵۸ به فرماندهی تیپ ۱ لشکر ۱۶ زرهی قزوین منصوب گردید. وی کمتر از یک سال بعد و در ۱۳۵۹ فرماندهی لشکر ۱۶ زرهی قزوین را برعهده گرفت. با شروع ناآرامی های کردستان لطفی به کردستان اعزام شد.
سیروس لطفی در مصاحبه ای، رویدادهای ابتدای جنگ ایران و عراق را اینچنین شرح داد:
جنگ تازه آغاز شده بود، امیر شادروان فلاحی به من زنگ زد و گفت که با رئیس جمهور صحبت کن. من گوشی تلفن را گرفتم و گفتم که فلانی هستم، او ( بنی صدر ) هم گفت که بی درنگ حرکت کن و برو به دزفول. گفتم؛ می دانید لشکر زرهی چی هست؟ گفت؛ چه می خواهی؟ گفتم؛ وسایل ترابری می خواهم، لجستیک می خواهم تا بتوانم لشکر را ببرم، گفت؛ یک هفته وقت داری. گفتم؛ اطلاعی از لشکر زرهی ندارید، این لشکر اگر بخواهد یگان های خود را جمع کند و حرکت دهد حداقل یک ماه طول می کشد. گفت؛ یک ماه چیه، همین الان می خواهم حرکت کنید و بروید. باز تأکید کردم، حداقل یک ماه طول می کشد.