[ویکی نور] سیره و سیمای امام حسین(ع)، ترجمه روان جویا جهان بخش از کتاب «الحسین(ع): سماته و سیرته» نوشته سید محمدرضا حسینی جلالی است. نویسنده در این اثر دستاوردهای سیر و سلوک عالمانه و نظاره محقّقانه و محدّثانه خویش را در گزارش هایی که «ابن عساکر» شامی (499-571ق) در کتاب «تاریخ دمشق » از سیره حسینی(ع) به دست میدهد، در این کتاب به شیوایی و رسایی بازگو کرده است.
کتاب، مشتمل بر مقدمه مترجم، مقدمه نویسنده و چهار باب است. در باب اول ویژگی ها و صفات آن حضرت و در سه باب دیگر سیره آن بزرگوار، پیش از کربلا، در کربلا و پس از آن بررسی شده است.
کتاب با مقدمه ای از مترجم آغاز شده است. وی در فرازی از آن، توصیفی دلنشین از زحمات و اهداف نویسنده در نگارش اثر دارد: «کوشش پیگیر نویسنده برای کاویدن لایه های درونی روایات و گزارش های تاریخی و جای دادن هر نقل در چارچوبی که فهم آن را شدنی تر سازد، کتاب را سرشار از باریکبینی ها و نکته سنجی ها و روشنگری هایی ساخته که دل و دیده و خرد خواننده را به ژرف بینی و ژرف اندیشی بیشتر وامی دارد و آموختن درس هایی امروزین و فرداساز را از دیروز امت میسر می نماید»
نویسنده، تألیف این اثر را برای خلاصی خواننده از اسانید مشقت آور کتاب دانسته است: «تاریخ دمشق - مانند دیگر نگارش های کهن - بر اسلوب اسناد متکی است؛ اسانید فراوانی میآورد و به برشمردن و تکرار آنها میپردازد. این امر در پهنه نقد و ارزیابی تراث اهمیت و ضرورت ویژهای دارد، لیک مراجعه و استفاده از آن را جز برای عالمان و متخصصان، مشقت آور میکند؛ زیرا چنین اسلوب تراثی ای را ثقیل مییابند و ازاین رو، نه چنین کتاب هایی را تهیه میکنند و نه تن به مطالعه و بهرهوری از آن میدهند. بر من گران آمد که این کتاب و ثروت حدیثی و علمی مندرج در آن، از دست و دسترس بیشترینه دوستداران معرفت به دور باشد...؛ ازاین رو، به استخراج احادیث از این کتاب کلان دست یازیدم و آنها را به شکلی تنظیم نمودم که عموم خوانندگان را خوش افتد». البته روش نویسنده به گونه ای نیست که تنها نص روایت باقی بماند و قرائنی که در فهم روایت راه گشاست حذف شود: «برای سهولت بیشتر و افزایش رغبت خواننده در پیگیری مطالب، هر حدیث را در چارچوبی معین قرار دادم که ابعاد مورد نظر - و حتی غیر مورد نظر - در ماحصل حدیث را که فهم نص از جنبههای لغوی، تاریخی، عقیدتی و روششناختی باز، بسته بدان است، روشن سازد و از این رهگذر، نص، جامد و مبهم و به دور از قرائن حالیه یا مقالیه، برجای نماند؛ قرائنی که در فضای صدور نص یا فضاهای دیگر، موجود بوده و با نص و مدلول آن پیوندی استوار دارند؛ ازین رو، یادکردشان برای توضیح و فهم نص لازم است»
پس از مقدمه نویسنده، شرح حال ابن عساکر به نقل از «سیر أعلام النبلاء»، البته به اختصار در یک صفحه ذکر شده است
کتاب، مشتمل بر مقدمه مترجم، مقدمه نویسنده و چهار باب است. در باب اول ویژگی ها و صفات آن حضرت و در سه باب دیگر سیره آن بزرگوار، پیش از کربلا، در کربلا و پس از آن بررسی شده است.
کتاب با مقدمه ای از مترجم آغاز شده است. وی در فرازی از آن، توصیفی دلنشین از زحمات و اهداف نویسنده در نگارش اثر دارد: «کوشش پیگیر نویسنده برای کاویدن لایه های درونی روایات و گزارش های تاریخی و جای دادن هر نقل در چارچوبی که فهم آن را شدنی تر سازد، کتاب را سرشار از باریکبینی ها و نکته سنجی ها و روشنگری هایی ساخته که دل و دیده و خرد خواننده را به ژرف بینی و ژرف اندیشی بیشتر وامی دارد و آموختن درس هایی امروزین و فرداساز را از دیروز امت میسر می نماید»
نویسنده، تألیف این اثر را برای خلاصی خواننده از اسانید مشقت آور کتاب دانسته است: «تاریخ دمشق - مانند دیگر نگارش های کهن - بر اسلوب اسناد متکی است؛ اسانید فراوانی میآورد و به برشمردن و تکرار آنها میپردازد. این امر در پهنه نقد و ارزیابی تراث اهمیت و ضرورت ویژهای دارد، لیک مراجعه و استفاده از آن را جز برای عالمان و متخصصان، مشقت آور میکند؛ زیرا چنین اسلوب تراثی ای را ثقیل مییابند و ازاین رو، نه چنین کتاب هایی را تهیه میکنند و نه تن به مطالعه و بهرهوری از آن میدهند. بر من گران آمد که این کتاب و ثروت حدیثی و علمی مندرج در آن، از دست و دسترس بیشترینه دوستداران معرفت به دور باشد...؛ ازاین رو، به استخراج احادیث از این کتاب کلان دست یازیدم و آنها را به شکلی تنظیم نمودم که عموم خوانندگان را خوش افتد». البته روش نویسنده به گونه ای نیست که تنها نص روایت باقی بماند و قرائنی که در فهم روایت راه گشاست حذف شود: «برای سهولت بیشتر و افزایش رغبت خواننده در پیگیری مطالب، هر حدیث را در چارچوبی معین قرار دادم که ابعاد مورد نظر - و حتی غیر مورد نظر - در ماحصل حدیث را که فهم نص از جنبههای لغوی، تاریخی، عقیدتی و روششناختی باز، بسته بدان است، روشن سازد و از این رهگذر، نص، جامد و مبهم و به دور از قرائن حالیه یا مقالیه، برجای نماند؛ قرائنی که در فضای صدور نص یا فضاهای دیگر، موجود بوده و با نص و مدلول آن پیوندی استوار دارند؛ ازین رو، یادکردشان برای توضیح و فهم نص لازم است»
پس از مقدمه نویسنده، شرح حال ابن عساکر به نقل از «سیر أعلام النبلاء»، البته به اختصار در یک صفحه ذکر شده است
wikinoor: سیره_و_سیمای_امام_حسین_علیه السلام