سیرن های تایتان ( به انگلیسی: The Sirens of Titan ) ، دومین رمان کرت وانه گت است که اولین بار در سال ۱۹۵۹ به چاپ رسید و به مباحثی همچون اختیار و هدف کلی تاریخ جهان می پردازد. سیرن های تایتان موفق شد نامزد جایزه هوگو برای بهترین رمان سال ۱۹۶۰ شود.
بیشتر داستان این کتاب دربارهٔ حملهٔ گروهی از انسان ها از مریخ به زمین است.
مالاچی کانستنت ( Malachi Constant ) ، یکی از ثروتمندترین مردان آمریکا در آینده است که دارایی اش را از پدرش به ارث برده است. وینستون نیلز رامفورد ( Winston Niles Rumfoord ) ، او را به منزلش دعوت می کند تا آینده اش را برایش پیشگویی کند. رامفورد نیز فردی ثروتمند است که سال ها پیش با سفینهٔ فضایی اش برای جستجوی فضا رفته است و حال دچار پدیده ای به نام chrono - synclastic infundibulum شده است که باعث می شود هرچند مدت یک بار به همراه سگ وفادارش کزاک ( Kazak ) بر زمین ظاهر شود. در یکی از همین ظاهر شدن هاست که رامفورد کلیسای جدید خود با نام کلیسای خدای کاملاً بی تفاوت ( Church of God the Utterly Indifferent ) را پایه گذاری می کند و همزمان افرادی را جذب می کند تا به ارتشش در مریخ بپیوندند تا به زمین حمله کند. بقیه کتاب درباره این حمله و استفاده رامفورد از آن برای رسیدن به اهدافش است که در پایان می فهمیم او ( و همین طور تمام انسان ها از ابتدای تاریخ تا به امروز ) ابزار دست ساکنان سیارهٔ ترالفامادور بوده اند.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفبیشتر داستان این کتاب دربارهٔ حملهٔ گروهی از انسان ها از مریخ به زمین است.
مالاچی کانستنت ( Malachi Constant ) ، یکی از ثروتمندترین مردان آمریکا در آینده است که دارایی اش را از پدرش به ارث برده است. وینستون نیلز رامفورد ( Winston Niles Rumfoord ) ، او را به منزلش دعوت می کند تا آینده اش را برایش پیشگویی کند. رامفورد نیز فردی ثروتمند است که سال ها پیش با سفینهٔ فضایی اش برای جستجوی فضا رفته است و حال دچار پدیده ای به نام chrono - synclastic infundibulum شده است که باعث می شود هرچند مدت یک بار به همراه سگ وفادارش کزاک ( Kazak ) بر زمین ظاهر شود. در یکی از همین ظاهر شدن هاست که رامفورد کلیسای جدید خود با نام کلیسای خدای کاملاً بی تفاوت ( Church of God the Utterly Indifferent ) را پایه گذاری می کند و همزمان افرادی را جذب می کند تا به ارتشش در مریخ بپیوندند تا به زمین حمله کند. بقیه کتاب درباره این حمله و استفاده رامفورد از آن برای رسیدن به اهدافش است که در پایان می فهمیم او ( و همین طور تمام انسان ها از ابتدای تاریخ تا به امروز ) ابزار دست ساکنان سیارهٔ ترالفامادور بوده اند.

wiki: سیرن های تایتان