[ویکی فقه] سیدمحمد قزوینی از علمای ضد استبداد ایران در قرن سیزدهم هجری بوده است.
وی از خاندان علم و دانش بود. میرمحمد صالح و میرمحمد رفیع که از علمای بزرگ صفویه محسوب می شدند از اسلاف او بودند. سیدمحمدباقر فرزند سیدحسین در حدود ۱۲۰۶ ق به دنیا آمد. اعتمادالسلطنه سال تولد او را در ۱۲۲۱ ق و آقابزرگ تهرانی ۱۲۳۰ نوشته اند. وی پس از گذراندن دوره مقدمات و سطح، از درس بزرگانی چون شریف العلماء، شیخ علی کاشف الغطاء، ملامحمد اسماعیل یزدی و صاحب جواهر در نجف استفاده کرد و سپس به اصفهان آمد. مدت دو سال نزد سیدمحمدباقر شفتی، معروف به «حجه الاسلام» تلمذ نمود و سپس به موطن خود قزوین مراجعت کرد و مرجع امور شرعی مردم آن شهر گردید.
فعالیت سیاسی
به دستور وی مردم قزوین، مجدالدوله حاکم ستمگر شهر را بیرون کردند و محمدشاه بدان سبب او را به نجف تبعید نمود. پس از مدتی با وساطت شیخ مرتضی انصاری به قزوین بازگشت، اما همچنان در دفاع از مردم در مقابل حکام و ماموران ستمگر دولتی می کوشید و در پاسخ مؤلف قصص العلماء که وی را از آن کارها برحذر می داشت گفت: «چون من خواستم از خدمت حجه الاسلام سیدمحمدباقر (شفتی) مراجعت کنم، سید به من وصیت فرمود که: در مهام حوائج مسلمین و مؤمنین، خود را معاف نداشته و باید نهایت در انجام و انجاح امور مسلمانان کوشید که شیخ کلینی بابی در اصول کافی منعقد نموده و در اهتمام کار مسلمانان و اخبار بسیار از ائمه اطهار در این باب ذکر فرموده. فلذا از این بابت در حمایت فقرا و ضعفا، خود را لحظه (ای) معاف نمی دارم». سیدمحمدباقر در فن جدل استاد و در نوشتن خطوط شکسته و نسخ در میان علما بی نظیر بود.
آثار و تألیفات
او آثاری در فقه و اصول دارد، از جمله: رساله در نقل ملک نقاله، رساله در مقدمه واجب. سیدمحمدباقر قزوینی در ۱۲۸۶ ق در هشتاد سالگی در قزوین درگذشت.
وی از خاندان علم و دانش بود. میرمحمد صالح و میرمحمد رفیع که از علمای بزرگ صفویه محسوب می شدند از اسلاف او بودند. سیدمحمدباقر فرزند سیدحسین در حدود ۱۲۰۶ ق به دنیا آمد. اعتمادالسلطنه سال تولد او را در ۱۲۲۱ ق و آقابزرگ تهرانی ۱۲۳۰ نوشته اند. وی پس از گذراندن دوره مقدمات و سطح، از درس بزرگانی چون شریف العلماء، شیخ علی کاشف الغطاء، ملامحمد اسماعیل یزدی و صاحب جواهر در نجف استفاده کرد و سپس به اصفهان آمد. مدت دو سال نزد سیدمحمدباقر شفتی، معروف به «حجه الاسلام» تلمذ نمود و سپس به موطن خود قزوین مراجعت کرد و مرجع امور شرعی مردم آن شهر گردید.
فعالیت سیاسی
به دستور وی مردم قزوین، مجدالدوله حاکم ستمگر شهر را بیرون کردند و محمدشاه بدان سبب او را به نجف تبعید نمود. پس از مدتی با وساطت شیخ مرتضی انصاری به قزوین بازگشت، اما همچنان در دفاع از مردم در مقابل حکام و ماموران ستمگر دولتی می کوشید و در پاسخ مؤلف قصص العلماء که وی را از آن کارها برحذر می داشت گفت: «چون من خواستم از خدمت حجه الاسلام سیدمحمدباقر (شفتی) مراجعت کنم، سید به من وصیت فرمود که: در مهام حوائج مسلمین و مؤمنین، خود را معاف نداشته و باید نهایت در انجام و انجاح امور مسلمانان کوشید که شیخ کلینی بابی در اصول کافی منعقد نموده و در اهتمام کار مسلمانان و اخبار بسیار از ائمه اطهار در این باب ذکر فرموده. فلذا از این بابت در حمایت فقرا و ضعفا، خود را لحظه (ای) معاف نمی دارم». سیدمحمدباقر در فن جدل استاد و در نوشتن خطوط شکسته و نسخ در میان علما بی نظیر بود.
آثار و تألیفات
او آثاری در فقه و اصول دارد، از جمله: رساله در نقل ملک نقاله، رساله در مقدمه واجب. سیدمحمدباقر قزوینی در ۱۲۸۶ ق در هشتاد سالگی در قزوین درگذشت.
wikifeqh: محمد_قزوینی