سید محمدرضا مساوات ( شیرازی ) ( ۱۲۴۴–۱۳۰۴ ) روزنامه نگار و سیاست مدار عصر مشروطه بود. او سردبیر روزنامه مساوات، عضو کمیته انقلاب ملی و نماینده دوره های دوم، سوم، چهارم و پنجم مجلس شورای ملی، و از سران حزب دموکرات عامیون و سپس حزب سوسیالیست بود.
... [مشاهده متن کامل]
سید محمدرضا از اهالی برازجان بود. تحصیلات خود را در شیراز آغاز کرد و نزد میرزا ابوالحسن جلوه در تهران ادامه داد. از آغاز نهضت مشروطه در این جنبش فعال شد و در تحصن علمای تهران در ۱۲۸۴ خورشیدی برای ضدیت با عین الدوله صدراعظم و مطالبه اصلاحات اساسی در حرم عبدالعظیم شرکت داشت. در دورهٔ اول مشروطیت روزنامه مساوات را منتشر می کرد، بدین جهت به مساوات معروف شد. روزنامه مساوات از روزنامه های تند و انقلابی در زمان خود محسوب می شد. مساوات رکیک ترین جملات را علیه شاه و درباریان در این روزنامه و نیز شب نامه هایش می نوشت. احمد کسروی از بعضی نوشته های مساوات به لحاظ اخلاقی انتقاد کرده و تندروی مساوات در بدگویی از محمدعلی شاه را یکی از دلایل نزدیک شدن محمدعلی شاه به روس ها و دشمنی اش با مشروطه خواهان می داند. از جمله این که یک بار طوماری به بازار تهران برده بود تا مردم گواهی کنند که ام الخاقان مادر محمدعلی شاه بدکاره است.
سید محمدرضا مساوات یکی از نه عضو کمیتهٔ انقلاب ملی بود که مسئولیت هماهنگی و راهبری فعالیت های آزادی خواهان را بر عهده داشت. نام او به همراه سید جمال الدین واعظ، ملک المتکلمین و جهانگیرخان صور اسرافیل در فهرست چهار نفری بود که محمدعلی شاه پیش از به توپ بستن مجلس، درخواست تبعید آنها را از ایران کرده بود که با ایستادگی مجلس روبرو شد. مساوات پس از به توپ بستن مجلس در ۱۲۸۷ خورشیدی از تهران گریخت و با زحمات زیاد از راه مازندران و گیلان خود را به تبریز رساند و به سایر مشروطه خواهان پیوست و انتشار روزنامهٔ مساوات را پی گرفت.
پس از فتح تهران به پایتخت برگشت و به اتفاق سید عبدالرحیم خلخالی انتشار روزنامه مساوات را از سر گرفت. در این دوره او از سران حزب دموکرات عامیون و در دورهٔ دوم مجلس از تبریز به نمایندگی انتخاب شد. در اواخر عمر همین مجلس در سال ۱۲۹۰ به او پیشنهاد نخست وزیری شد اما نپذیرفت. او یک دوره نیز معاون وزیر عدلیه بود. در دولتهای علاءالسلطنه و عین الدوله پیشنهاد وزارت را نپذیرفت و در دوره سوم به جای یکی از نمایندگان مستعفی در تهران برگزیده ( تصویب اعتبارنامه اول تیر ۱۲۹۴ ) و وارد مجلس شد اما نمایندگی اش چند ماه بیشتر دوام نیافت. با پیشروی ارتش روسیه بسوی تهران در جریان جنگ جهانی اول، مجلس تعطیل شد و او نیز همراه با بسیاری از نمایندگان مجلس از تهران مهاجرت کرد و به کرمانشاه و سپس استانبول رفت. پس از بازگشت به ایران به حزب سوسیالیست پیوست و در انتخابات مجلس چهارم به نمایندگی تهران انتخاب شد اما با کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ و روی کار آمدن سید ضیاءالدین طباطبایی یزدی، مجلس تشکیل نشد. سیدضیاء از او خواست تولیت آستان قدس رضوی را عهده دار شود اما قبول نکرد. با سقوط کابینه سیدضیاء و تشکیل مجلس، به مجلس رفت.
... [مشاهده متن کامل]
سید محمدرضا از اهالی برازجان بود. تحصیلات خود را در شیراز آغاز کرد و نزد میرزا ابوالحسن جلوه در تهران ادامه داد. از آغاز نهضت مشروطه در این جنبش فعال شد و در تحصن علمای تهران در ۱۲۸۴ خورشیدی برای ضدیت با عین الدوله صدراعظم و مطالبه اصلاحات اساسی در حرم عبدالعظیم شرکت داشت. در دورهٔ اول مشروطیت روزنامه مساوات را منتشر می کرد، بدین جهت به مساوات معروف شد. روزنامه مساوات از روزنامه های تند و انقلابی در زمان خود محسوب می شد. مساوات رکیک ترین جملات را علیه شاه و درباریان در این روزنامه و نیز شب نامه هایش می نوشت. احمد کسروی از بعضی نوشته های مساوات به لحاظ اخلاقی انتقاد کرده و تندروی مساوات در بدگویی از محمدعلی شاه را یکی از دلایل نزدیک شدن محمدعلی شاه به روس ها و دشمنی اش با مشروطه خواهان می داند. از جمله این که یک بار طوماری به بازار تهران برده بود تا مردم گواهی کنند که ام الخاقان مادر محمدعلی شاه بدکاره است.
سید محمدرضا مساوات یکی از نه عضو کمیتهٔ انقلاب ملی بود که مسئولیت هماهنگی و راهبری فعالیت های آزادی خواهان را بر عهده داشت. نام او به همراه سید جمال الدین واعظ، ملک المتکلمین و جهانگیرخان صور اسرافیل در فهرست چهار نفری بود که محمدعلی شاه پیش از به توپ بستن مجلس، درخواست تبعید آنها را از ایران کرده بود که با ایستادگی مجلس روبرو شد. مساوات پس از به توپ بستن مجلس در ۱۲۸۷ خورشیدی از تهران گریخت و با زحمات زیاد از راه مازندران و گیلان خود را به تبریز رساند و به سایر مشروطه خواهان پیوست و انتشار روزنامهٔ مساوات را پی گرفت.
پس از فتح تهران به پایتخت برگشت و به اتفاق سید عبدالرحیم خلخالی انتشار روزنامه مساوات را از سر گرفت. در این دوره او از سران حزب دموکرات عامیون و در دورهٔ دوم مجلس از تبریز به نمایندگی انتخاب شد. در اواخر عمر همین مجلس در سال ۱۲۹۰ به او پیشنهاد نخست وزیری شد اما نپذیرفت. او یک دوره نیز معاون وزیر عدلیه بود. در دولتهای علاءالسلطنه و عین الدوله پیشنهاد وزارت را نپذیرفت و در دوره سوم به جای یکی از نمایندگان مستعفی در تهران برگزیده ( تصویب اعتبارنامه اول تیر ۱۲۹۴ ) و وارد مجلس شد اما نمایندگی اش چند ماه بیشتر دوام نیافت. با پیشروی ارتش روسیه بسوی تهران در جریان جنگ جهانی اول، مجلس تعطیل شد و او نیز همراه با بسیاری از نمایندگان مجلس از تهران مهاجرت کرد و به کرمانشاه و سپس استانبول رفت. پس از بازگشت به ایران به حزب سوسیالیست پیوست و در انتخابات مجلس چهارم به نمایندگی تهران انتخاب شد اما با کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ و روی کار آمدن سید ضیاءالدین طباطبایی یزدی، مجلس تشکیل نشد. سیدضیاء از او خواست تولیت آستان قدس رضوی را عهده دار شود اما قبول نکرد. با سقوط کابینه سیدضیاء و تشکیل مجلس، به مجلس رفت.