[ویکی فقه] سید محمدحسین طباطبایی (ابهام زدایی). سید محمدحسین طباطبایی ممکن است اسم برای شخصیت های ذیل باشد: • علامه طباطبایی، حکیمی الهی، مفسر قرآن، اسلام شناس و فقیهی بزرگ و دانشمندی آگاه• سید محمدحسین طباطبایی (علم الهدی)، از حافظان مشهور قرآن در کشور ...
سید محمدحسین طباطبایی ( اسفند ۱۲۸۱ – ۲۴ آبان ۱۳۶۰ ) معروف به علامه طباطبایی مفسر، فیلسوف، اصولی، فقیه، عارف و روحانی شیعه ایرانی بود. وی مدرس حوزهٔ علمیه قم بوده و از روحانیون تأثیرگذار شیعه در فضای فکری و مذهبی ایران در سدهٔ ۱۴ شمسی به شمار می رفت. تفسیر المیزان، نهایةالحکمة، شیعه در اسلام و اصول فلسفه و روش رئالیسم از آثار اوست. ... [مشاهده متن کامل]
زندگی طباطبایی را می توان به چهار دوره تقسیم کرد: دورهٔ کودکی و نوجوانی که در تبریز سپری شد. دورهٔ تحصیل در حوزه علمیه نجف، دورهٔ بازگشت به تبریز و اشتغال به کشاورزی و دورهٔ زندگی در قم و تدریس، تألیف و نشر معارف دینی. سید محمدحسین قاضی طباطبایی تبریزی در سال ۱۲۸۱ در روستای شادباد مشایخ از توابع تبریز زاده شد. در پنج سالگی مادر و در نه سالگی پدر خود را از دست داد. وصی پدر، او و تنها برادرش محمدحسن الهی طباطبایی را برای تحصیل به مکتب فرستاد. تحصیلات ابتدایی شامل قرآن و کتب ادبیات فارسی را از ۱۲۹۰ تا ۱۲۹۶ فراگرفت، سپس از سال ۱۲۹۷ تا ۱۳۰۴ به تحصیل علوم دینی پرداخت و به تعبیر خود «دروس متن در غیر فلسفه و عرفان» را به پایان رساند. او دربارهٔ دوران تحصیل خود نوشته است: «در اوایل تحصیل که به صرف و نحو اشتغال داشتم، علاقهٔ زیادی به ادامه تحصیل نداشتم و از این رو هر چه می خواندم، نمی فهمیدم و چهار سال به همین نحو گذراندم. پس از آن یک باره عنایت خدایی دامن گیرم شده عوضم کرد و در خود یک نوع شیفتگی و بیتابی نسبت به تحصیل کمال، حس نمودم. به طوری که از همان روز تا پایان ایام تحصیل که تقریباً هفده سال طول کشید، هرگز نسبت به تعلیم و تفکر درک خستگی و دلسردی نکردم و زشت و زیبای جهان را فراموش نموده و تلخ و شیرین حوادث، برابر می پنداشتم . بساط معاشرت غیر اهل علم را به کلی برچیدم. در خورد و خواب و لوازم دیگر زندگی، به حداقل ضروری قناعت نموده باقی را به مطالعه می پرداختم. بسیار می شد به ویژه در بهار و تابستان که شب را تا طلوع آفتاب با مطالعه می گذراندم و همیشه درس فردا را شب پیش مطالعه می کردم و اگر اشکالی پیش می آمد با هر خودکشی بود حل می نمودم و وقتی که به درس حضور می یافتم از آنچه استاد می گفت قبلاً روشن بودم و هرگز اشکال و اشتباه درس را پیش استاد نبردم» طباطبایی به مدت شش سال ( ۱۲۹۰ تا ۱۲۹۶ ) پس از آموزش قرآن که در روش درسی آن روزها قبل از هر چیز تدریس می شد، آثاری چون گلستان و بوستان سعدی را فرا گرفت. علاوه بر آموختن ادبیات، زیر نظر میرزا علینقی خطاط به یادگیری فنون خوشنویسی پرداخت. چون تحصیلات ابتدایی نتوانست به ذوق سرشار و علاقه وافر او پاسخ گوید به همین دلیل به مدرسه طالبیه تبریز وارد شد و به فراگیری ادبیات عرب و علوم نقلی و فقه و اصول پرداخت و از سال ۱۲۹۷ تا ۱۳۰۴ مشغول فراگیری دانش های مختلف اسلامی شد.
سید محمدحسین طباطبایی معروف به علامه طباطبایی ( ۱۲۸۱ - ۲۴ آبان ماه ۱۳۶۰ هجری شمسی در تبریز ) مولف تفسیر المیزان، فقیه، فیلسوف و مفسر قرآن، شیعه و ایرانی است. اهمیت وی به جهت زنده کردن حکمت و فلسفه و تفسیر در حوزه های تشیع بعد از دوره صفویه بوده است. به ویژه اینکه وی به بازگویی و شرح حکمت صدرایی اکتفا نکرده، به تأسیس معرفت شناسی در این مکتب می پردازد. همچنین با انتشار کتب فراوان و تربیت شاگردان برجسته در دوران مواجهه با اندیشه های غربی نظیر مارکسیسم به اندیشه دینی حیاتی مجدد بخشیده، حتی در نشر آن در مغرب زمین نیز می کوشد. ... [مشاهده متن کامل]
محتویات [نهفتن] ۱ زندگی نامه ۲ خانواده ۳ دوره کودکی و نوجوانی ۴ در قم ۵ تدریس در قم ۶ اساتید ۶. ۱ عرفان ۶. ۲ فلسفه ۶. ۳ ریاضیات ۶. ۴ خارج فقه و اصول ۶. ۵ رجال ۷ تألیفات و آثار ۷. ۱ آثار شاخص ۷. ۲ شرحی کوتاه بر دیگر آثار ۸ شاگردان ۹ نمونه اشعار ۱۰ پانویس ۱۱ جستارهای وابسته ۱۲ پیوند به بیرون زندگی نامه [ویرایش] زندگی علامه طباطبایی را می توان به چهار دوره تقسیم کرد: دوره کودکی و نوجوانی که در تبریز سپری شد. دوره تحصیل در حوزه علمیه نجف دوره بازگشت به تبریز و اشتغال به کشاورزی دوره هجرت به قم و تدریس و تالیف و نشر معارف دینی خانواده [ویرایش] وی از دودمان سادات طباطبایی آذربایجان است و با سید علی قاضی و سید محمدعلی قاضی طباطبایی خویشاوندی دارد. همسر علامه، منصوره روزبه خواهر رضا روزبه بود. [۱] دوره کودکی و نوجوانی [ویرایش] در سال ۱۲۸۱ در تبریز متولد شد. در پنج سالگی مادر و در نه سالگی پدر خود را از دست داد. وصی پدر او و تنها برادرش علامه الهی را برای تحصیل به مکتب فرستاد. تحصیلات ابتدایی شامل قرآن و کتب ادبیات فارسی را از ۱۲۹۰ تا ۱۲۹۶ فراگرفت و سپس از سال ۱۲۹۷ تا ۱۳۰۴ به تحصیل علوم دینی پرداخت و به تعبیر خود «دروس متن در غیر فلسفه و عرفان» را به پایان رساند. خود درباره دوران تحصیلش نوشته است: «در اوایل تحصیل که به صرف و نحو اشتغال داشتم، علاقه زیادی به ادامه تحصیل نداشتم و از این رو هر چه می خواندم نمی فهمیدم و چهار سال به همین نحو گذراندم. پس از آن یک باره عنایت خدایی دامن گیرم شده عوضم کرد و در خود یک نوع شیفتگی و بیتابی نسبت به تحصیل کمال، حس نمودم. به طوری که از همان روز تا پایان ایام تحصیل که تقریباً هفده سال طول کشید، هرگز نسبت به تعلیم و تفکر درک خستگی و دلسردی نکردم و زشت و زیبای جهان را فراموش نموده و تلخ و شیرین حوادث در برابر می پنداشتم[کذا]. بساط معاشرت غیر اهل علم را به کلی برچیدم. در خورد و خواب و لوازم دیگر زندگی، به حداقل ضروری قناعت نموده باقی را به مطالعه می پرداختم. بسیار می شد به ویژه در بهار و تابستان که شب را تا طلوع آفتاب با مطالعه می گذرانیدم و همیشه درس فردا را شب پیش مطالعه می کردم و اگر اشکالی پیش می آمد با هر خودکشی بود حل می نمودم و وقتی که به درس حضور می یافتم از آنچه استاد می گفت قبلا روشن بودم و هرگز اشکال و اشتباه درس را پیش استاد نبردم»[۲]. در قم [ویرایش] علامه طباطبایی بعد از مدتی اقامت در تبریز تصمیم می گیرد به قم برود و بالاخره تصمیم اش را در سال ۱۳۲۵ عملی می کند. فرزند علامه طباطبایی در این مورد می گوید: «هم زمان با آغاز سال ۱۳۲۵ وارد شهر قم شدیم. . . در ابتدا به منزل یکی از بستگان که ساکن قم و مشغول تحصیل علوم دینی بود وارد شدیم، ولی به زودی در کوچه یخچال قاضی در منزل یکی از روحانیان که هنوز هم در قید حیات است اتاق دو قسمتی، که با نصب پرده قابل تفکیک بود اجاره کردیم، این دو اتاق قریب بیست متر مربع بود. طبقه زیر این اطاقها انبار آب شرب منزل بود که، در صورت لزوم بایستی از درب آن به داخل خم شده و ظرف آب شرب را پر کنیم. چون خانه فاقد آشپزخانه بود پخت و پز هم در داخل اطاق انجام می گرفت - در حالی که مادر ما به دو مطبخ ( آشپزخانه ) ۲۴ متر مربعی و ۳۵ متر مربعی عادت کرده بود که در میهمانیهای بزرگ از آنها به راحتی استفاده می کرد - پدر ما در شهر قم چند آشنای انگشت شمار داشت که یکی از آنها مرحوم آیت الله حجت بود. اولین رفت و آمد مرحوم علامه به منزل آقای حجت بود و کم کم با اطرافیان ایشان دوستی برقرار و رفت و آمد آغاز شد. » علامه طباطبایی در ابتدای ورودش به قم به قاضی معروف بود، چون از سلسه سادات طباطبایی هم بود، خودش ترجیح داد به طباطبایی معروف شود. با ظاهری ساده؛ عمامه ای کوچک و قبایی از جنس کرباس آبی رنگ و دگمه های باز قبا و بدون جوراب با لباس کمتر از معمول، در کوچه های قم تردد داشت و در ضمن خانه بسیار محقر و ساده ای داشت. »[۳] تدریس در قم [ویرایش] برطبق نقل دینانی، پس از مدتی که به اصرار برخی علما مجلس درس روزانهٔ اسفار او تعطیل شد، با اصرار طلاب، تدریس شفا را آغاز نمود. در این میان، وی به تشکیل کلاس های شبانهٔ اسفار پرداخت که هفته ای دو شب ( شب پنج شنبه و جمعه ) و به صورت سیار در خانهٔ شاگردان تشکیل می شد و تعداد معدودی ( کمتر از ۱۰ تن ) شاگرد ثابت در آن شرکت می کردند. حضور در این کلاس ها بدون اجازهٔ خود او مقدور نبود. دینانی معتقد است محتوای این کلاس ها بیشتر درس خارج فلسفه بود. [۴] اساتید [ویرایش] عرفان [ویرایش] سید علی قاضی، مهم ترین استاد او و موثرترین شخص در تربیت روحی وی بود[۵]. به طوریکه خود او گفته است: « ما هر چه داریم از قاضی داریم. » فلسفه [ویرایش] سید حسین بادکوبی[۶] ریاضیات [ویرایش] سید ابوالقاسم خوانساری[۶] خارج فقه و اصول [ویرایش] محمدحسین غروی اصفهانی [۶] و میرزا حسین نائینی[۶] رجال [ویرایش] حجت کوه کمری[۶] تألیفات و آثار [ویرایش] نوشتار اصلی: آثار علامه طباطبایی آثار شاخص [ویرایش] آثار . . .