امیر سید علی بن شهاب ( ۲۲ اکتبر ۱۳۱۴ – ۱۸ ژانویه ۱۳۸۵ ) معروف به میر سید علی همدانی، قطب سلسله ذهبیه، عالم و شاعر ایرانی قرن هشتم و از مبلغان عمده اسلام در کشمیر هند و از بزرگان سلسله کبرویه بود. بیش از ۱۱۰ اثر به وی منسوب است. از وی به عنوان «امیر کبیر»، «شاه همدان» و «حضرت علی ثانی» نیز نام برده شده است.
... [مشاهده متن کامل]
پدر وی حاکم همدان و از سادات حسینی بود. از او آثاری در علوم غریبه به جای مانده است.
تذکره نویسان به اتفاق کامل نام او را علی دانسته اند و همین نام در آثار او هم ذکر شده و در اشعارش هم گاهی این نام را تخلص کرده است. البته در اشعار تخلص او علایی است. القاب معروف او «امیر کبیر»، «علی ثانی» و «شاه همدان» است و معمولاً به میر سید علی همدانی شهرت دارد.
چون پدرش سید شهاب الدین حاکم و امیر همدان بود، شاید بدین مناسبت علی همدانی را هم امیر می گفتند که مخفف آن میر است و بنا بر مقام شامخ و ممتاز او بعداً امیر کبیر نامیده شده است. ولی معمولاً سادات هم احتراماً میر و امیر و میرزا ( میرزاده ) گفته می شوند و باین مناسبت هم ممکن است که علی همدانی به امیر کبیر ملقب شده باشد.
وی برای تبلیغ اسلام سفرهای دریایی و زمینی مختلفی انجام داد از جمله: حجاز و سایر نقاط عربستان مشهد، اغلب شهرهای آسیای میانه، قفقاز، آذربایجان، سریلانکا، تبت، اما مهم ترین اثر وی در کشمیر ثبت شده است.
وی دو بار طی سال های به کشمیر سفر کرد و در محله ای بنام علاء الدین پوره در شهر سرینگر کنونی در کنار رودخانه جهلم مستقر شد. قطب الدین از سلسله شاهمیری بر آن منطقه حکومت می کرد. وی برای ساخت مدرسه دینی و کتابخانه ای در این منطقه اقدام کرد و هزاران نفر بدست وی به اسلام وارد شدند.
علی همدانی در سال ۷۸۵ ه برای بار سوم به کشمیر ورود کرد و تا قسمتی از ماه ذیقعد ۷۸۶ه همان جا اقامت داشت و سپس از کشمیر به عزم مسافرت بیرون آمد. علت مسافرت سید را دو یا سه نوع نوشته اند: یکی اینکه به دلیل عدم سازش هوای کشمیر و کسالت مزاج می خواست بترکستان برود و بخطهٔ ختلان برسد دوم ایکه بعزم سفر حجاز یا حج بیت الله شریف در راه افتاده بود. وقائع بعدی نشان می دهد که سید به نیت حج یا عمره از کشمیر راه مسافرت در پیش گرفته بود و بظاهر آنموقع کسالت مزاج نداشته است زیرا در راه حاکم پاخلی ازو درخؤاست نمود که چند روز در ولایت از بماند و مشتاقان را از صحبت های خود فیوض و فوائد به بخشد. سید خواهش او را پذیرفته و تا ده روز مردم را از میامن صحبت خود مستفیض ساخته است. سپس او مسافرت خود را دنبال کرد و چندین مسافت را طی کرده بود که مریض شد و بعد از پنج روز بیماری فوت کرد. با در نظر گرفتن مسافت طولانی از کشمیر تا حرم کعبه اصولاً نمی توان باور کرد که کسی بصورت عادی و پیاده در بیست روز این مسافت را طی کرده باشد ( یعنی ده دوازده روز ذیقعد و عشرۂ اول ذیحجه ) بلکه چنانچه دیدیم، علی همدانی ده روز در پاخلی اقامت کرده است و اول ذیحجه از آنجا مسافرت خود را دنبال کرده است. پس مقصود مسافرت و سفر حجاز بوده است و نه گزاردن حج. البته اگر عزم عمره داشتد باشد موجب اشکال نمی گردد.
... [مشاهده متن کامل]
پدر وی حاکم همدان و از سادات حسینی بود. از او آثاری در علوم غریبه به جای مانده است.
تذکره نویسان به اتفاق کامل نام او را علی دانسته اند و همین نام در آثار او هم ذکر شده و در اشعارش هم گاهی این نام را تخلص کرده است. البته در اشعار تخلص او علایی است. القاب معروف او «امیر کبیر»، «علی ثانی» و «شاه همدان» است و معمولاً به میر سید علی همدانی شهرت دارد.
چون پدرش سید شهاب الدین حاکم و امیر همدان بود، شاید بدین مناسبت علی همدانی را هم امیر می گفتند که مخفف آن میر است و بنا بر مقام شامخ و ممتاز او بعداً امیر کبیر نامیده شده است. ولی معمولاً سادات هم احتراماً میر و امیر و میرزا ( میرزاده ) گفته می شوند و باین مناسبت هم ممکن است که علی همدانی به امیر کبیر ملقب شده باشد.
وی برای تبلیغ اسلام سفرهای دریایی و زمینی مختلفی انجام داد از جمله: حجاز و سایر نقاط عربستان مشهد، اغلب شهرهای آسیای میانه، قفقاز، آذربایجان، سریلانکا، تبت، اما مهم ترین اثر وی در کشمیر ثبت شده است.
وی دو بار طی سال های به کشمیر سفر کرد و در محله ای بنام علاء الدین پوره در شهر سرینگر کنونی در کنار رودخانه جهلم مستقر شد. قطب الدین از سلسله شاهمیری بر آن منطقه حکومت می کرد. وی برای ساخت مدرسه دینی و کتابخانه ای در این منطقه اقدام کرد و هزاران نفر بدست وی به اسلام وارد شدند.
علی همدانی در سال ۷۸۵ ه برای بار سوم به کشمیر ورود کرد و تا قسمتی از ماه ذیقعد ۷۸۶ه همان جا اقامت داشت و سپس از کشمیر به عزم مسافرت بیرون آمد. علت مسافرت سید را دو یا سه نوع نوشته اند: یکی اینکه به دلیل عدم سازش هوای کشمیر و کسالت مزاج می خواست بترکستان برود و بخطهٔ ختلان برسد دوم ایکه بعزم سفر حجاز یا حج بیت الله شریف در راه افتاده بود. وقائع بعدی نشان می دهد که سید به نیت حج یا عمره از کشمیر راه مسافرت در پیش گرفته بود و بظاهر آنموقع کسالت مزاج نداشته است زیرا در راه حاکم پاخلی ازو درخؤاست نمود که چند روز در ولایت از بماند و مشتاقان را از صحبت های خود فیوض و فوائد به بخشد. سید خواهش او را پذیرفته و تا ده روز مردم را از میامن صحبت خود مستفیض ساخته است. سپس او مسافرت خود را دنبال کرد و چندین مسافت را طی کرده بود که مریض شد و بعد از پنج روز بیماری فوت کرد. با در نظر گرفتن مسافت طولانی از کشمیر تا حرم کعبه اصولاً نمی توان باور کرد که کسی بصورت عادی و پیاده در بیست روز این مسافت را طی کرده باشد ( یعنی ده دوازده روز ذیقعد و عشرۂ اول ذیحجه ) بلکه چنانچه دیدیم، علی همدانی ده روز در پاخلی اقامت کرده است و اول ذیحجه از آنجا مسافرت خود را دنبال کرده است. پس مقصود مسافرت و سفر حجاز بوده است و نه گزاردن حج. البته اگر عزم عمره داشتد باشد موجب اشکال نمی گردد.