سیاوش کَسرائی ( ۵ اسفند ۱۳۰۵ – ۱۹ بهمن ۱۳۷۴ ) شاعر و از اعضای کانون نویسندگان ایران و از فعالان سیاسی چپ گرای تاریخ معاصر ایران بود. کسرائی دانش آموخته دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران و از بنیان گذاران انجمن ادبی شمع سوخته بود. او سالیان دراز در حزب تودهٔ ایران فعالیت داشت.
... [مشاهده متن کامل]
سیاوش کسرائی، سُراینده منظومهٔ آرش کمانگیر، نخستین منظومه حماسی نیمایی است. وی یکی از شاگردان نیما یوشیج بود که به سبک شعر او وفادار ماند. از جمله مجموعه شعرهای به جای مانده از سیاوش کسرائی، می توان به مجموعه شعر آوا، مهره سرخ، در هوای مرغ آمین، هدیه برای خاک، تراشه های تبر، خانگی، با دماوند خاموش و خون سیاوش اشاره کرد.
کسرائی از خردسالی در تهران به سر می برد؛ دوره ابتدایی را در مدرسه ادب، و بعد در مدرسه نظام و دارالفنون مشغول به تحصیل شد. در ۱۳۲۹ از دانشکده حقوق دانشگاه تهران فارغ التحصیل شده و برای خدمت سربازی به دانشکده افسری می رود.
در ۱۳۳۱ کسرائی در سازمان همکاری بهداشت، وابسته به برنامه اصل چهار ترومن، شروع به کار می کند، و در نشریه های بهداشت همگانی در ناحیه دریای خزر و زندگی و بهداشت نقش داشت. از اواسط دهه ۱۳۳۰ تا اواخر دهه ۱۳۵۰ کسرائی در سازمانهای مربوط به مسکن عمومی ( بانک ساختمانی، وزارت آبادانی و مسکن، وزارت مسکن و شهرسازی ) تقریباً بی وقفه مشغول بوده و در اوائل تا اواسط دهه ۱۳۵۰ در حالت تعلیق خدمت اداری، کسرائی در بخش تبلیغات گروه صنعتی بهشهر کار می کند. در کنار مشاغل دائمی، در مقاطع مختلف، کسرائی به تدریس ادبیات در دانشگاه های تهران و زاهدان می پردازد.
در دوران دبیرستان، کسرائی به همراه محسن پزشکپور و داریوش فروهر در فعالیت دانش آموزان ملی گرا شرکت داشت. در ۱۳۲۷ عضو حزب توده می شود، و از آن وقت تا چهل سال پس از آن پشتیبانی می کند. پس از کودتای ۱۳۳۲ مدت کوتاهی زندانی می شود. در ۱۳۴۷ کسرائی از بنیانگذاران کانون نویسندگان ایران است و یکی از دبیران منتخب آن تا سال ۱۳۵۱ خورشیدی. در سال ۱۳۵۶ جزو سخنرانان شب های شعر گوته بود. در ۱۳۶۲ کسرائی ایران را ترک می کند؛ تا ۱۳۶۶ در کابل، از ۱۳۶۶ تا ۱۳۷۴ در مسکو و بعد در وین اقامت می گزیند. از ۱۳۶۵ تا استعفایش در ۱۳۶۷ کسرائی عضو هیئت سیاسی حزب توده است، و در ۱۳۶۹ از کمیته مرکزی حزب هم کناره می گیرد. آخرین مجموع شعر کسرائی، مهره سرخ، چاپ ۱۳۷۴ اعتراضی علنی به سیاست حزب توده و عواقب آن است.
... [مشاهده متن کامل]
سیاوش کسرائی، سُراینده منظومهٔ آرش کمانگیر، نخستین منظومه حماسی نیمایی است. وی یکی از شاگردان نیما یوشیج بود که به سبک شعر او وفادار ماند. از جمله مجموعه شعرهای به جای مانده از سیاوش کسرائی، می توان به مجموعه شعر آوا، مهره سرخ، در هوای مرغ آمین، هدیه برای خاک، تراشه های تبر، خانگی، با دماوند خاموش و خون سیاوش اشاره کرد.
کسرائی از خردسالی در تهران به سر می برد؛ دوره ابتدایی را در مدرسه ادب، و بعد در مدرسه نظام و دارالفنون مشغول به تحصیل شد. در ۱۳۲۹ از دانشکده حقوق دانشگاه تهران فارغ التحصیل شده و برای خدمت سربازی به دانشکده افسری می رود.
در ۱۳۳۱ کسرائی در سازمان همکاری بهداشت، وابسته به برنامه اصل چهار ترومن، شروع به کار می کند، و در نشریه های بهداشت همگانی در ناحیه دریای خزر و زندگی و بهداشت نقش داشت. از اواسط دهه ۱۳۳۰ تا اواخر دهه ۱۳۵۰ کسرائی در سازمانهای مربوط به مسکن عمومی ( بانک ساختمانی، وزارت آبادانی و مسکن، وزارت مسکن و شهرسازی ) تقریباً بی وقفه مشغول بوده و در اوائل تا اواسط دهه ۱۳۵۰ در حالت تعلیق خدمت اداری، کسرائی در بخش تبلیغات گروه صنعتی بهشهر کار می کند. در کنار مشاغل دائمی، در مقاطع مختلف، کسرائی به تدریس ادبیات در دانشگاه های تهران و زاهدان می پردازد.
در دوران دبیرستان، کسرائی به همراه محسن پزشکپور و داریوش فروهر در فعالیت دانش آموزان ملی گرا شرکت داشت. در ۱۳۲۷ عضو حزب توده می شود، و از آن وقت تا چهل سال پس از آن پشتیبانی می کند. پس از کودتای ۱۳۳۲ مدت کوتاهی زندانی می شود. در ۱۳۴۷ کسرائی از بنیانگذاران کانون نویسندگان ایران است و یکی از دبیران منتخب آن تا سال ۱۳۵۱ خورشیدی. در سال ۱۳۵۶ جزو سخنرانان شب های شعر گوته بود. در ۱۳۶۲ کسرائی ایران را ترک می کند؛ تا ۱۳۶۶ در کابل، از ۱۳۶۶ تا ۱۳۷۴ در مسکو و بعد در وین اقامت می گزیند. از ۱۳۶۵ تا استعفایش در ۱۳۶۷ کسرائی عضو هیئت سیاسی حزب توده است، و در ۱۳۶۹ از کمیته مرکزی حزب هم کناره می گیرد. آخرین مجموع شعر کسرائی، مهره سرخ، چاپ ۱۳۷۴ اعتراضی علنی به سیاست حزب توده و عواقب آن است.