سیاهی ده

لغت نامه دهخدا

سیاهی ده. [ دِه ْ ] ( نف مرکب ) شرمنده ساز. ( از فرهنگ رشیدی ). شرمنده کن و خجل ساز یعنی شخصی که مردم را در گفتگو شرمنده و خجل سازد. ( برهان ) ( آنندراج ). || طاقت ده. || آرایش ده. ( برهان ) ( از آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ). || خلافت ده. ( برهان ) ( آنندراج ) ( شرفنامه ) ( ناظم الاطباء ) :
سیاهی ده خال عباسیان
سپیدی بر چشم شماسیان.
نظامی ( از شرفنامه ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - شخص که مردم را در گفتگو خجل کند شرمنده کننده خجل سازنده . ۲ - آرایش دهنده .
شرمنده ساز شرمنده کن و خجل ساز یعنی شخصی که مردم را در گفتگو شرمنده و خجل سازد

فرهنگ معین

(دِ ) (ص فا. ) خجل سازنده .

پیشنهاد کاربران

بپرس