بر گونه سیاهه چشم است غرم او
هم بر مثال مردمک چشم از او تکس.
بهرامی.
|| ( ص ) کنایه از زن بدکاره و فاحشه و قحبه. ( از برهان ) ( آنندراج ). زن بدکار که آنرا غر و روسپی نیز گویند و بتازی قحبه خوانند. ( فرهنگ رشیدی ) : چون کودک دبستان اخلاص و فاتحه
دشنام آن سیاهه زن از بر همی کنم.
سوزنی.
برفتم بگفتم دوساله وظیفت چو برف سفیدم بداد آن سیاهه.
انوری ( دیوان چ سعید نفیسی ص 457 ).