سیاه پیر. ( اِ مرکب ) غلام پیر. ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ). مسن. سالخورده. بسیار پیر. ( ناظم الاطباء ) : با خوی سرکش او آتش سخن پذیر است با خط تازه او ریحان سیاه پیر است.صائب ( از آنندراج ).