سیاه سر
لغت نامه دهخدا
سیاه سر. [ سیا س َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان پیوه ژن بخش فریمان شهرستان مشهد. دارای 363 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات و شغل اهالی زراعت است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).
فرهنگ فارسی
دهی است از دهستان پیوه ژن بخش فریمان شهرستان مشهد
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. [مجاز] زن بیچاره و بینوا.
۳. (اسم ) [مجاز] قلمی که سرش را در مرکب زده باشند.
۴. (اسم ) نهنگ.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید