سیاه سار

لغت نامه دهخدا

سیاه سار. ( اِ مرکب ) تساچه. تمساح. || انسان. || قلم تحریر. ( ناظم الاطباء ). رجوع به سیاسر و سیه سر شود.

فرهنگ فارسی

ماهیی از نوع بال که دارای سری سیاه و پیه بسیار است .
تساچه و تمساح انسان

فرهنگ عمید

= سیاه سر

پیشنهاد کاربران

بپرس