سیاه بخت

/siyAhbaxt/

مترادف سیاه بخت: بدبخت، بی طالع، تیره بخت، شقی، شوربخت، کوربخت، مفلوک ، دم بخت

متضاد سیاه بخت: خوشبخت، سعید

لغت نامه دهخدا

سیاه بخت. [ ب َ ] ( ص مرکب ) بدطالع و شوم. ( آنندراج ). بدبخت. تیره بخت. || زنی که شوی آنرا دوست ندارد و مطبوع بوی نباشد. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - بدبخت تیره بخت . ۲ - دختر مسن بی شوی . ۳ - زنی که در ازدواج خود بدبخت شده .

فرهنگ عمید

تیره بخت، بدبخت، بدطالع، بی طالع، بداختر.

مترادف ها

unlucky (صفت)
شوم، سیاه، ناموفق، بد بخت، بدشگون، نحس، سیاه بخت، تیره بخت، بدیمن، بخت برگشته

infelicitous (صفت)
شوم، ناموفق، نا مناسب، نالایق، بد بخت، غیر مقتضی، نحس، سیاه بخت

miserable (صفت)
بد بخت، سیاه بخت، تیره بخت، تیره روز

پیشنهاد کاربران

بپرس