لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
گیاهی است با خار سپیدی دراز چون خار آنرا برکنند شیراز آن بیرون آید یا درخت سمر دراز جمع سیال
گویش مازنی
مترادف ها
جریان، سیاله، ترن
سیاله، سیل، سیل رود، جریان شدید
پیشنهاد کاربران
کاشان به کاسه سفالی میگن پیاله و به پیاله شکسته میگن سیاله برای همینه که منطقه سیلک این نام رو گرفته چون در زمان قدیم اون منطقه پر بود از سفال های شکسته قدیمی
نوعی ساز کوبه ای از جنس سفال
سیل خروشان . جریان شدید. ودرترجمه برخی مقالات متافیزیکی برای تعریف امواج جوشان وخروشان پرتوهای نور الهی ازاین واژه استفاده شده است.
سیاله به معنی جریان شدید همچنین به معنی پرتو نور نیز می تواند باشد. با تشکر از شما