سیاست خارجی

ببخشید ایران
ببخشید پلیس امنیت تهمت نباشه تناسب مثال بود
یک شب خیلی خوابم گرفته بود آهان قبلش هر سوپر مارکت میرفتم اشخاص داخل سوپر مارکت می گفتند جلوی این شخص یعنی بنده حقیر بد ترامپ رو نگویید این میرود ترامپ رو از لجش رئیس جمهور میکنه من عصبانی میشدم با خشم تو صورت مغازه دارها نگاه می کردم اونها به همدیگه می گفتن هیچی نگویید فقط این خارج شود از مغازه بعد می گفتند لعنت بر شیطان که ترامپ رو کرده عزای جانمان لعنت به شیطان البته نمیدونم چرا شیطان رو لعن میکردند از کمر تا نوک کفش هایم را با دستان شان بالا پایین می آوردند یعنی نیم تنه ام شیطان تصور کردند
خلاصه خیلی خوابم گرفته بود اون شب صدای چند نفر داخل گوشم زیاد شد اما عده ای منتقد هم وصل ب اون جلسه شدند چرا جلسه چون کار رو از صورتی بصورت دیگری تبدیل کرد نمی دونم چجوری هستش اما وقتی که با دل و احساس صحبت میکنی با جمعی انگار یک زبان شکل می گیره گفتم شما چی می خواهید ازم گفتند چند تا از سوالات ما رو پاسخ می دهی گفتم ممکنه دردسر واسه من درست شه گفتند هیچکس نمیتونه واسه تو درد سر درست کنه هیچ بنی بشری گفتم اما خیلی درست کردند گفتند یعنی واقعا ایرانی ها بد هستند یه لحظه تبسم کردم از طرفی انگار مسابقه تلویزیون باشه با دو تا سکو چون سکوی دیگری بود بهم پیاپی فحاشی میکرد که دخل تو می آوریم ب اتهام ارتباط با سرویس جاسوسی اسرائیل بهم می گفتن حمال قطع کن عصبانی شدم فریاد دلی که مدل هاشو بلدم مثلا در یک مدل فریاد میزنم بدن طرف مقابلم عاجز میشه مانند یک گل که مدتی آب نخورده بعد آب می خوره مانند اولش زیبا میشه فریاد زدم سر اون یک عده که یک دقیقه ساکت شین اینا می گویند مهمان هستیم ببینم چی شده سریع علم درونم گفت یک بخش دارای قدرت تعیین کننده در کشور ایالات متحده هستند صهیونیسم تندرو هستند گروههای متال رو سرو سامان می دهند آمریکا در دستان این یک عده هستش اما تو رو یعنی بنده حقیر رو تا حد بسیاری در موارد مختلف دنبال میکنند گفتم کوتاه صحبت کنید واسه من درد سر نشه چون از شما هم خیری بهم نرسیده ببخشید منظورم از بیان این کلمات این هستش که مانند دیپلماسی ظریف در دوران روحانی اینجانب حقیر عرض و اندام و چاکری رو هم نکردم که ظریف ۸ سال کرد با این همه هزینه و جلسه خیلی عبوس برخورد کردم چون از سکوی فحاش دنبال کننده من و جمع صهیونیسم یه جورایی ترسیده بودم چون خیلی بی چاک و دهن بودند مثلا ببند ببند گواله رو حالا تحرک لب هایم رو سکوی تعقیب کننده گواله صدا میزد خداوکیلی ظریف برود خداروشکر کند کی با اشتون لاو میزد چند نفر ریشو نگفتند گواله رو میبندی یا بیاییم با گونی جوالدوز ببندیم بمن می گفتند تو اون جلسه خلاصه ۶ ساعت زمان طول کشید تا جایی که ۷ صبح که همه داشتن میرفتند سر کار من رفتم داخل رختخواب خوابیدم چون بیکارم البته آنها مرا یک شخص دارای نفوذ درون حکومت ایران تصور می کردند الان هم باور ندارند ۱۰ سال شده بیکار هستم خانه نشین هستم بیماری شدید چند وجهی دارم حساب بانکی هم ندارم چون اسرائیلی ها مرا ایرانی ثروتمند باور داشتند عجیبه
خلاصه در یک آزمون پرسیدند ترامپ رئیس جمهور آمریکا باشد یا نباشد برای دور دوم گفتم نباشد کاش ظریف بلد بود این چیزها رو بعد گفتند افراد داخل سپاه واقعا بد هستند یا خوب گفتم خوب هستند مثل برادر خودم اخلاق شان
بعد تشکر کردند چیزهایی گفتند بدست خودم خواهد رسید نمی دونم منظورشان چی بود اما در مورد یک ماشین اسپرت خیلی قدرتمند بود که می گفتند نظیرش وجود نداره
باتشکر