سیدی
/sidi/
مترادف سیدی: آقایی، خواجگی، سروری، سیادت
برابر پارسی: گرده فشرده
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
سیدی. [ س َی ْ ی ِ ] ( اِخ ) احمدبن احمدبن عمر شیخ. رجوع به احمدمیرزا سیدی شود.
فرهنگ فارسی
احمد ابن احمد ابن عمر شیخ
دانشنامه عمومی
سیدی ( به ایتالیایی: Siddi ) یک کومونه در ایتالیا است که در استان مدیو کامپیدانو واقع شده است. [ ۱]
سیدی ۱۱٫۰ کیلومترمربع مساحت و ۷۰۸ نفر جمعیت دارد و ۱۸۷ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
سیدی ۱۱٫۰ کیلومترمربع مساحت و ۷۰۸ نفر جمعیت دارد و ۱۸۷ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
wiki: سیدی
سیدی (ترکمنستان). سیدی ( به ترکمنی: Seýdi، سیدی ) یک منطقه مسکونی در ترکمنستان است که در استان لب آب واقع شده است. سیدی ۲۰۴۹۱ نفر جمعیت دارد[ ۱] .
این شهر در سال ۱۹۷۳، در مجاورت پالایشگاه نفت، با نام نفتزافودسک ( به روسی: Нефтезаво́дск ) ، متشکل از کلمات روسی «نفت» ( нефть ) به معنای نفت، و زافود ( завод ) به معنای کارخانه، تاسیس شد. در ۲۳ اوت ۱۹۹۰، در سالهای پایانی حاکمیت شوروی، شهر «نفتزافودسک» برای پاسداشت شاعر و ادیب ترکمن زبان، سیدنظر سیدی، که در قرن هجدهم در این منطقه می زیسته، به «سیدی» تغییر کرد. در همین تاریخ، شهر سیدی ارتقاء یافته و تبدیل به «شهر مستقل از شهرستان» ( به ترکمنی: etrap hukukly şäheri، اتراپ حوُقوُقلیٛ شأهری ) شد. [ ۲]
در تاریخ ۲۵ نوامبر ۲۰۱۷، شهر سیدی استقلال خویش را از دست داد و به تابعیت شهرستان ده نو در آمد. [ ۳]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفاین شهر در سال ۱۹۷۳، در مجاورت پالایشگاه نفت، با نام نفتزافودسک ( به روسی: Нефтезаво́дск ) ، متشکل از کلمات روسی «نفت» ( нефть ) به معنای نفت، و زافود ( завод ) به معنای کارخانه، تاسیس شد. در ۲۳ اوت ۱۹۹۰، در سالهای پایانی حاکمیت شوروی، شهر «نفتزافودسک» برای پاسداشت شاعر و ادیب ترکمن زبان، سیدنظر سیدی، که در قرن هجدهم در این منطقه می زیسته، به «سیدی» تغییر کرد. در همین تاریخ، شهر سیدی ارتقاء یافته و تبدیل به «شهر مستقل از شهرستان» ( به ترکمنی: etrap hukukly şäheri، اتراپ حوُقوُقلیٛ شأهری ) شد. [ ۲]
در تاریخ ۲۵ نوامبر ۲۰۱۷، شهر سیدی استقلال خویش را از دست داد و به تابعیت شهرستان ده نو در آمد. [ ۳]
wiki: سیدی (ترکمنستان)
دانشنامه آزاد فارسی
رجوع شود به:لوح فشرده
wikijoo: سی_دی
مترادف ها
سی دی
سی دی
پیشنهاد کاربران
صاحب گیسویی. [ ح ِ ] ( حامص مرکب ) سیادت. علوی بودن :
گر کند با تو کسی دعوی به صاحب گیسویی
گیسو از شرمت فروریزد پدید آید کلی.
سوزنی.
گر کند با تو کسی دعوی به صاحب گیسویی
گیسو از شرمت فروریزد پدید آید کلی.
سوزنی.
سیدی