سگدلی. [ س َ دِ ] ( حامص مرکب ) سخت دلی. بددلی : با همه سگدلی شکار منندگوسفندان کشت زار منند.نظامی. || سگی. درندگی : گر سگی خود بود مرقع پوش سگدلی را کجا کند فرموش.نظامی.