سگ کنک

لغت نامه دهخدا

سگ کنک. [ س َ ک َ ن َ ] ( اِ مرکب ) سگ کن است که مردم گیا باشد. ( برهان ). || ( اِ مصغر ) مصغر سگ کن باشد. ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

مهر گیاه استرنگ بیروح الصنم . توضیح وجه تسمیه آن از آن جهت است که کندن آن را شوم و موجب مرگ کننده دانند از این رو چون خواهند آن را بکنند اطراف آن را خالی کنند و یکسر طنابی را بر کمر سگی بندند و سگ رل نهیب زنند تا بدود در این اثنا گیاه کنده شود .
سگ کم است که مردم گیا باشد

پیشنهاد کاربران

بپرس