مردانه من کز این سکو پنجه ریخته
خرمن کنم بباد که در جاش آکنند.
سوزنی.
بر بوی آنکه خرمن جو میدهم ببادهر ساعتی ز پنجه و ساعد کنم سکو.
سوزنی.
سکو. [ س َ / س ُک ْ کو ] ( اِ ) تختگاه است و آن بلندی باشد که در دو طرف در کوچه و میان باغهای و پای درختهای بزرگ سایه دار سازند. ( آنندراج ).