سکندری رفتن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) بسر در آمدن ( اسب ) پیش پا خوردن .

پیشنهاد کاربران

پای در پای کشیدن . [ دَ ک َ / ک ِ دَ ] ( مص مرکب ) بهم درپیچیدن دو پای از مستی و جز آن : دست در دست برده چون مصروع پای درپای میکشم چون مست . مسعودسعد.
لغزش پا هنگام اهسته راه رفتن خالی کردن زانو یا مچ پا که گاه همراه درد هم هستش
درحال دویدن و بصورت شیبدار سقوط کردن

بپرس