سکع
لغت نامه دهخدا
سکع. [ س َ ] ( ع مص ) مسکن گرفتن زمینی را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
سکع. [ س َ ک ِ ] ( ع ص ) مرد غریب و دور از جای خود. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
سکع. [ س ُ ک َ ] ( ع ص ) سرگشته و حیران. ( منتهی الارب ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید