سکستوس تارکوئینیوس ( به لاتین: Sextus Tarquinius ) پسر لوکیوس تارکوئینیوس متکبر، آخرین شاه روم، بود. تجاوز او به لوکرتیا، بانوی اشرافی و نجیب رومی، سبب وقوع شورشی در روم شد که به سرنگونی نظام سلطنتی و برقراری جمهوری روم انجامید.
... [مشاهده متن کامل]
فابیوس پیکتور او را فرزند دوم، دیونوسیوس هالیکارناسی او را نخستین فرزند و تیتوس لیویوس او را آخرین فرزند لوکیوس تارکوئینیوس متکبر می دانند. به هر روی، پدرش هفتمین و آخرین پادشاه روم بود که از ۵۳۴ ق. م. تا ۵۰۹ ق. م. سلطنت کرد. او ستمگرترین پادشاه روم بود که علاقهٔ بسیاری به طرح های جاه طلبانه و جنگجویانه داشت و مردم را به بیگاری می گرفت و از خود بسیار منزجر ساخته بود و، برای همین، توده ها بدو لقب Superbus دادند که در لاتین به معنای «متکبر» است. او بر دولت شهر گابیئی و بر وُلسکیان و روتولان هجوم برد و کوشید شهرشان آردئا را باحمله ای تصرف کند، اما جنگش طول کشید و فرساینده شد. پس سعی کرد شهر را با محاصره تسلیم خود کند. برای همین، اردوگاه هایی پیرامون آن شهر برپا کرد و سپاهیان را در آن ها اسکان داد و خود نیز در اردوگاه ماند، و چون جنگْ بیشتر فرساینده بود تا خونین، به سربازانش مرخصی بسیار می داد. در جریان یک باده گساری در خیمهٔ فرماندهان، بحث همسرانِ هریک از شاهزادگان در میان افتاد. پس هریک با گزافه گوییْ زیبایی و کمالات و اخلاقِ همسرِ خود را ستود و بعد که مجادله داغ شد، لوکیوس تارکوئینیوس کولاتینوس –پسرِ پسرعموی پادشاه–پیشنهاد کرد که همگی به خانهٔ همدیگر بروند و یواشکی رفتار زنانشان را ببینند تا معلوم شود که همسر کدام یک از بقیه زیباتر و بااخلاق تر است–او مطمئن بود که همسر خودش، لوکرتیا، باکمالات تر و عفیف تر از همسر بقیه است. شاهزادگان پیشنهادش را پذیرفتند و از اردوگاه ( در حوالی آردئا ) به سوی روم راه افتادند تا یواشکی همسران یکدیگر را دید بزنند و ببینند که هریک، در غیاب شوهرش، به چه کاری مشغول است. شاهزادگان دیدند که همسرانِ هرکدامشان فقط مشغول عیاشی با همسالانشان هستند. سپس به سوی کولاتیا ( منزل کولاتینوس ) تاختند تا به خانهٔ کولاتینوس هم بروند و همسر او، لوکرتیا، را هم ببینند و بعد دربارهٔ زنانشان جمع بندی کنند. شب هنگام، وقتی به خانهٔ کولاتینوس رسیدند، دیدند که لوکرتیا تا پاسی از شب مشغول رشتن پشم است و به کنیزانش هم کمک می کند. پس همسرِ کولاتینوس در مسابقهٔ فضیلت زنانه پیروز شد، و کولاتینوس به خودش بالید و شاهزادگان را میهمان کرد. سپس به سوی اردوگاه در آردئا بازگشتند.






... [مشاهده متن کامل]
فابیوس پیکتور او را فرزند دوم، دیونوسیوس هالیکارناسی او را نخستین فرزند و تیتوس لیویوس او را آخرین فرزند لوکیوس تارکوئینیوس متکبر می دانند. به هر روی، پدرش هفتمین و آخرین پادشاه روم بود که از ۵۳۴ ق. م. تا ۵۰۹ ق. م. سلطنت کرد. او ستمگرترین پادشاه روم بود که علاقهٔ بسیاری به طرح های جاه طلبانه و جنگجویانه داشت و مردم را به بیگاری می گرفت و از خود بسیار منزجر ساخته بود و، برای همین، توده ها بدو لقب Superbus دادند که در لاتین به معنای «متکبر» است. او بر دولت شهر گابیئی و بر وُلسکیان و روتولان هجوم برد و کوشید شهرشان آردئا را باحمله ای تصرف کند، اما جنگش طول کشید و فرساینده شد. پس سعی کرد شهر را با محاصره تسلیم خود کند. برای همین، اردوگاه هایی پیرامون آن شهر برپا کرد و سپاهیان را در آن ها اسکان داد و خود نیز در اردوگاه ماند، و چون جنگْ بیشتر فرساینده بود تا خونین، به سربازانش مرخصی بسیار می داد. در جریان یک باده گساری در خیمهٔ فرماندهان، بحث همسرانِ هریک از شاهزادگان در میان افتاد. پس هریک با گزافه گوییْ زیبایی و کمالات و اخلاقِ همسرِ خود را ستود و بعد که مجادله داغ شد، لوکیوس تارکوئینیوس کولاتینوس –پسرِ پسرعموی پادشاه–پیشنهاد کرد که همگی به خانهٔ همدیگر بروند و یواشکی رفتار زنانشان را ببینند تا معلوم شود که همسر کدام یک از بقیه زیباتر و بااخلاق تر است–او مطمئن بود که همسر خودش، لوکرتیا، باکمالات تر و عفیف تر از همسر بقیه است. شاهزادگان پیشنهادش را پذیرفتند و از اردوگاه ( در حوالی آردئا ) به سوی روم راه افتادند تا یواشکی همسران یکدیگر را دید بزنند و ببینند که هریک، در غیاب شوهرش، به چه کاری مشغول است. شاهزادگان دیدند که همسرانِ هرکدامشان فقط مشغول عیاشی با همسالانشان هستند. سپس به سوی کولاتیا ( منزل کولاتینوس ) تاختند تا به خانهٔ کولاتینوس هم بروند و همسر او، لوکرتیا، را هم ببینند و بعد دربارهٔ زنانشان جمع بندی کنند. شب هنگام، وقتی به خانهٔ کولاتینوس رسیدند، دیدند که لوکرتیا تا پاسی از شب مشغول رشتن پشم است و به کنیزانش هم کمک می کند. پس همسرِ کولاتینوس در مسابقهٔ فضیلت زنانه پیروز شد، و کولاتینوس به خودش بالید و شاهزادگان را میهمان کرد. سپس به سوی اردوگاه در آردئا بازگشتند.





