سکج. [ س َ ک ِ ] ( اِ ) مویز را گویند و آن انگوری باشد که در آفتاب یا سایه خشک سازند. ( برهان ).مویز. ( انجمن آرا ) ( اوبهی ) ( جهانگیری ) : همچو انگور آبدار بدی نون شدی چون سکج ز پیری خشک.لبیبی.در جوانی پیر گشتم از جفای روزگارهمچو انگوری که اندر غورگی گردد سکج.شهاب الدین.