سکاها

دانشنامه آزاد فارسی

سَکاها
سَکاها
(یا: سیت ها؛ اسکیت ها) مردمانی جنگاور و کوچ رو در هزاره های دوم و اول پ م، در آسیای مرکزی و استپ های شمال قفقاز و اروپای شرقی. هرچند مستشرقین قرون ۱۹ و ۲۰، سکاها را از اقوام آریایی پنداشته بودند، فقدان منابع مکتوب اجازه نمی دهد دربارۀ زبان آن ها قضاوت شود؛ همچنین فرهنگ مادی و هنر آن ها با فرهنگ مادی و هنر منسوب به تیره های آریایی در فلات ایران متفاوت است. منابع یونانی هم به تبار آریایی سکاها اشاره ای نـمی کـنـند. کــاوش هـای هِـرمان پـارسیـنـگراز مؤسـسۀ باسـتـان شناسی آلـمان و بـاسـتـان شناس روس، خاستگاه سکاها را ناحیۀ تووا در آن سوی سیبری معرفی می کند؛ با این حال، بسیاری از زیستگاه ها و مزارهای سکایی از ناحیۀ کوهستانی آلتایی کشف شده است و از همین نظر شاید سکاها نیای ترکان باستان باشند. در کاوش مزارهای سکایی آلتایی، حضور دو نژاد زرد و سفید و آمیزش آن ها آشکار است؛ بنابراین سکاها نژاد واحدی نبودند. مهم ترین شاخص های فرهنگی سکاها سنت تدفین در کورگان ها و فلزکاری ایشان است. سکاها بزرگان و امیران خود را در کورگان یا تومولوسدفن می کردند. کورگان واژه ای است ترکی به معنی مزاری که در زیر تلی از خاک پنهان شده است. بزرگان سکایی را همراه با ثروت شخصی، همسران، خدمه، زیورآلات و جنگ افزارها، اسبان و ارابه های آنان در گورهایی دفن کردند که به شکل کلبه یا خیمه از چوب یا سنگ ساخته بود و سپس روی آن را با تلی انبوه از خاک می پوشانیدند. اولین نشانه های حضور فرهنگ سکایی فراتر از مرزهای آسیای مرکزی و استپ های شمال آن سوی قفقاز، به حدود ۲۰۰۰پ م می رسد. در آغاز هزارۀ دوم پ م گسترش سنت کورگان ها را در آذربایجان می بینیم. برپایۀ منابع یونانی و بِین ُالنَّهرینی در فاصله سال های ۶۵۳ تا ۶۲۵پ م سکاها بر آذربایجان سیطره یافتند که از آن با نام میان پردۀ سکایی یاد می شود. سکاها پس از به قدرت رسیدن کوروش در قوم پارس و برافتادن پادشاهی های ماد، بابل و لیدی از وی اطاعت نکردند و سرانجام کوروش کبیر در نبرد با تومریس ملکۀ قبیلۀ سکایی ماساژت (ماساگت) جانش را از دست داد. داریوش اول نیز نبردهای خونینی با سکاها انجام داد؛ اما نتوانست بر آن ها چیره شود؛ با این حال، در نقش برجستۀ بیستون آخرین اسیر از اسیرانی که در غل و زنجیر به نزد داریوش اول آورده اند، سکونخای سکایی معرفی می شود. نام سیستان را برگرفته از سَکا و سَکِستان می دانند. پس از آن که سکاها در ۱۳۰پ م پادشاهی یونانی ـ باختری را برانداختند، در سیستان با مهرداد دوم پارتی مواجه شدند؛ مهرداد آنان را شکست داد و به ناچار آن جا اسکان یافتند و سپس تابعیت پادشاهی هندو ـ پارتی را در پاکستان امروزی پذیرفتند. عناصر سکایی در نبرد با یونانیان و شکل گیری پادشاهی کوشانی در افغانستان امروزی نقشی فعال داشتند؛ همچنین قبیلۀ داهه را که پادشاهی پارتی را بنیاد نهاد از سکاها معرفی کرده اند. سکاها صنعتگرانی چیره دست و جواهرسازانی ماهر بودند. هنر جواهرسازی سکایی و غنای کورگان های ایشان یکی از علل اصلی و مهم در تاراج کورگان های روسیه در قرون ۱۸ و ۱۹ بود؛ این روند تا پیدایش اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی ادامه داشت. مشخصۀ اصلی هنر سکاها ساخت ابزار و زیورآلاتی به شکل و صورت جانورانی چون گرگ، گوزن، قوچ و آهو بود. هنر سکایی را هنری جانورگرا معرفی کرده اند که تأثیر آن در هنر ایران دورۀ هخامنشی بسیار مشهود است. از مشهورترین یافته های سکایی باید به پارچه ای اشاره شود که با نام فرش پازیریک آن را می شناسند. سکاها از قبایل بزرگی تشکیل یافته بودند که بزرگ ترین آن ها سارمات یا سَرمَت، آلان یا آران و ماساژت بود.

پیشنهاد کاربران

تومیریس در کتاب قاموس الاعلام، دوره عثمانی ؛ ۱۳۰ سال پیش
درباره فیلم سینمایی تومریس که با هدف ملت سازی در قزاقستان با محوریت مصادره شخصیتی تاریخی و جعل، تولید شده است ؛ شمس الدین سامی مورخ دوره عثمانی در قاموس الاعلام ترکی اطلاعات جالبی بازگو کرده است ؛ هم درباره ایرانی بودن زبان اسکیت ها یا به قول خودش مساجت ها ( ماساگت ها ) و هم درباره مشکوک بودن روایت هرودوت از کشته شدن کیخسرو ( کوروش ) و اینکه کوروش به مرگ طبیعی درگذشته است
...
[مشاهده متن کامل]

تومیریس در کتاب قاموس الاعلام، دوره عثمانی ؛ ۱۳۰ سال پیش
درباره فیلم سینمایی تومریس که با هدف ملت سازی در قزاقستان با محوریت مصادره شخصیتی تاریخی و جعل، تولید شده است ؛ شمس الدین سامی مورخ دوره عثمانی در قاموس الاعلام ترکی اطلاعات جالبی بازگو کرده است ؛ هم درباره ایرانی بودن زبان اسکیت ها یا به قول خودش مساجت ها ( ماساگت ها ) و هم درباره مشکوک بودن روایت هرودوت از کشته شدن کیخسرو ( کوروش ) و اینکه کوروش به مرگ طبیعی درگذشته است
همچنین به مردمان آریه ( آریایی ) و شعب آنها و تقسیمات زبانی آنها اشاره کرده و از جمله اینکه اسکیت ها را ( که تومریس را ملکه آنها معرفی میکند ) از همین آریایی ها دانسته است
✍🏻https://t. me/KarnameGozashtegan
بعضی کشور ها با سواستفاده از هنر و تولید چنین فیلم هایی جز تخریب و دزدی هویت دیگر ملت ها برای مقاصدی سیاسی خود نه تنها باعث میشوند عده ای بدون ذره ای مطالعه با دیدن چنین فیلم هایی را باور و برداشت منفی و هیجانی از آن کنند بلکه به میهن خود بی احترامی کنند.
ترکیه با فیلم های مولانا و ابن سینا دست به دزدیدن مشاهیر ما میزند قزاقستان با فیلم تومیریس باعث تشویش اذهان عمومی میشود و عده ای با برداشت هیجانی به عمق دروغ بودن ماجرا و هویت فیک و ملکه دروغینی که برای خود ساخته اند پی نمیبرند هالیوود با ساختن فیلم ۳۰۰ عموما ایرانی هارا بربر و وحشی و شیطان صفت معرفی میکند و خشایارشا را که دستور داد هنگام فتح اتن از جیره ارتش ایران به مردم آنجا بدهند را موجودی اهریمنی و ترسو معرفی میکند. ما برای میهن خود چه کرده ایم و دِین خود را به نیاکان خود چگونه پرداخت کرده ایم؟
#پایان این بحث
✍🏻https://t. me/KarnameGozashtegan

سکاهاسکاهاسکاهاسکاهاسکاها
تبار آریایی سکاها [ دانشگاه آکسفورد]
مادها، پارس ها، هیرکانیان، پارتیان، خوارزمیان، سغدیان و سکاها قبایل آریایی بودند که با وجود اینکه پراکندگی جغرافیایی تمایز های زبانی و دینی بین آنها به وجود آورده بود، از خویشاوندی نژادی خود آگاه بودند و در نهایت نام قوم خود را بر خانه خود ( سرزمینشان ) نهادند، ایران، سرزمین آریایی ها.
...
[مشاهده متن کامل]

البته این نام در طول تاریخ تحولات زبانی را پشت سر گذاشته است تا به شکل امروزی درآمده اما معنا و مفهوم همه اشکال آن �سرزمین آریاییان� بوده است. در ادامه به چند گروه ایرانی دیگر مانند باختریان و زرنگیان نیز اشاره شده است.
💠The Oxford handbook of Iranian history
Oxford university press,
printed in the United States of America . 122
✍🏻https://t. me/KarnameGozashtegan
دانشگاه معتبر آکسفورد که سکاها را قومی ایرانی میداند
https://www. oxfordreference. com/view/10. 1093/acref/9780198662778. 001. 0001/acref - 9780198662778 - e - 4250
✍🏻https://t. me/KarnameGozashtegan
یونسکو با این همه پژوهشگر و باستانشناس ، سکاها را ایرانی میداند:
https://en. unesco. org/silkroad/knowledge - bank/ancient - iranian - nomads - western -
central - asia
✍🏻https://t. me/KarnameGozashtegan
دانشگاه معتبر کمبریج که سکاها را ایرانی میداند:
https://www. cambridge. org/core/books/cambridge - history - of - early - inner - asia/scythians - and - sarmatians/BCB2F8F918866A8ACB5F08839B054F18
✍🏻https://t. me/KarnameGozashtegan
دانشنامه معتبر بریتانیکا سکاها را قومی ایرانی میداند:
https://www. britannica. com/topic/Scythian
✍🏻https://t. me/KarnameGozashtegan

سکاهاسکاهاسکاهاسکاهاسکاهاسکاها
تومیریس فیلمی دیگر از شاهکار های ضد ایرانی که باعث تشویش و توهم سازی برای تخریب هویت ایرانی شد و پرچمدار ایجاد تفکری غلط و توهم برای عده ای شده است. ایرانستیزان به کشته شدن کوروش به دست یک زن که آن را ملکه تورکان خطاب میکنند میپردازیم هرچند که حتی پردازش به این موضوع در این کانال فقط از ارزش آن کم میکند زیرا این بحث آنقدر پیش پا افتاده و ثابت شده است که نیاز به اثبات برای افرادی که ذره ای مطالعه دارند نیست و مخاطب این پست فقط و فقط افرادی هست که دست به هر مدرکی برای تخریب هویت ایرانی میزنند حال به بررسی موضوع میپردازیم:
...
[مشاهده متن کامل]

✍🏻اول به داستان فیلم میپردازیم:در اول فیلم ما با فارابی ملاقات میکنیم که خود را ترک معرفی میکند[واقعا سر این قضیه به شدت خندیدم این در حالی است که فارابی واقعی که فارابی ایرانی بوده است احتمالا نه با ماساگت ها آشنا بوده است و نه تمایلی به خواندن افسانه های هرودوت درباره ماساگت ها و تومیریس داشته است] و به روایت هردوت درباره تومیریس میپردازد در این فیلم تومیریس یکی از بزرگ زاده های ماساژت ها بعد از کشته شدن پدرش به دست افراد دیگر قوم خود در شرایط سختی قرار گرفته و بعدا دست به متحد کردن آن ها میزند و با شکست دادن خوارزمی ها با مرز ایران همسایه میشود پیکی از کوروش بزرگ سمت آن ها می آید و آن هارا به دربار فرا میخواند و همسر و فرزندش در بابل با کوروش بزرگ ملاقات میکند و کوروش بزرگ آن هارا میکشد و به تومریس پیشنهاد ازدواج و متحد شدن میدهد و در نهایت تومیریس با ارتشی کوچک سپاه بیشمار ایران را شکست میدهد و عده ای کوروش بزرگ را کنار تخت و دور از نبرد نظاره گر است با ضربه اول و بدون مقاومت کوروش، [حال انکه چگونه کوروش بزرگ که بیشتر نواحی متمدن آن دوران را فتح کرده و رزم نبرد بلد نبوده را نمیدانم] به قتل میرساند و سرش را میبرد
✍🏻https://t. me/KarnameGozashtegan
حال بیایید به سازندگان و حواشی فیلم نگاهی بیندازیم
این فیلم گنداب جعلیات جغرافیایی و تاریخی است. در قزاقستان نورسلطان نظربایف دختری دارد به نام آلیا که در حقیقت چون مسلمان هستند نام درستش آلیه است؛ اصلاً 70 درصد مردم قزاقستان مسلمان اند، خانم آلیه هم می خواهد که رئیس جمهور این کشور بشود. زمانی که پدر او بر سر کار بود کارهایی می کرد که با عرف مردم قزاقستان همسو نبود. بعد از اینکه پدرش را از کار برکنار کردند او مانند دختر قذافی و. . . دوست دارد که به ریاست جمهوری قزاقستان برسد.
واکنش بازیگر قزاق فیلم �تومیریس� به انتقاد ایرانیان از تحریف تاریخ و توهین به کوروش
اعتراضات کاربران ایرانی و مراجعه به صفحه اینستاگرامی آلمیرا تورسین بازیگر نقش ملکه تومیریس در این فیلم چنان شدید بوده که اکنون این بازیگر در صفحه خود ناچار به عذرخواهی شده است. تورسین در یک پست اینستاگرامی در واکنش به اعتراضات کاربران ایرانی نسبت به خود و فیلم تومیریس نوشته است:
من فقط نقشم رو بازی کردم و در نویسندگی تحریفی این فیلم نقشی نداشتم. نامه های زیادی از ایرانی ها دریافت می کنم! من قضاوت و واکنش شما نسبت به فیلم را درک می کنم! اما ، لطفاً توجه کنید و مفاهیم سینما و زندگی واقعی را جدا کنید! در فیلم ، این نقش من است ، در زندگی واقعی و به عنوان یک شخص ، من به کشور ، تاریخ ، عشق به میهن و روح وطن پرستی احترام می گذارم!
داستان فیلم در مورد ملکه ماساژت ها یا همان تومیریس است که بر اساس روایت های هرودوت در نبری کوروش کبیر پادشاه ایران را به قتل می رساند. گفته می شود آلمیرا تورسین که روانشناس است از بین ۱۵ هزار نفر برای بازی در این نقش انتخاب شده و مدت ها آموزش سوارکاری، تیراندازی با کمان و شمشیرزنی دیده تا بتواند در این نقش ظاهر شود. آکان ساتایف نیز از فیلمسازان برجسته منطقه آسیای میانه بوده و در سال ۱۳۹۱ و در بخش بین الملل سی و یکمین جشنواره فیلم فجر موفق به کسب دو سیمرغ بلورین برای فیلم �Myn Bala� شد. فیلم تومیریس به سفارش وزارت فرهنگ و ورزش قزاقستان ساخته شده و به دلیل هزینه بالا، بودجه ساخت آن که در حدود ۱۹ میلیون دلار بوده را دولت این کشور متقبل شده بود.
همچنین گفته می شود که آلیا نظربایف دختر نورسلطان نظربایف رییس جمهور سابق قزاقستان تهیه کنندگی این فیلم را بر عهده داشته و یکی از اعضای تیم نویسندگان نیز بوده است. برخی این پروژه جاه طلبانه را زمینه چینی خانم نظربایف برای رسیدن به مقام ریاست جمهوری توصیف کرده اند. آکان ساتایف کارگردان فیلم تومیریس نیز در واکنش به اعتراضات کاربران ایرانی به جعل تاریخ و توهین به ایرانیان در این فیلم گفته است:
منبع پژوهش تاریخی ما میراث مکتوب هرودوت است. آیا ما قزاق ها با تومیریس ارتباط داریم؟ البته، داریم، زیرا این افراد دقیقاً ساکن سرزمین هایی بودند که ما اکنون در آن زندگی می کنیم. کشف �مرد طلایی� مصداق این امر است: اسکلت ۲٬۵۰۰ ساله ای که باستان شناسان سال ۱۹۶۹ طی عملیات ساختمانی در جنوب شرق قزاقستان کشف کردند و به �مرد طلایی� شهرت دارد. بی شک، این شخصیت یکی از اجداد بزرگ ماست. [حال آنکه اصلا سکایی ها ربطی به آنان ندارد کار نداریم] اما در فیلم هیچ تأکیدی بر مسئلۀ ملیّت نداریم؛ این فیلم غیرملی است. ما احترام فراوانی برای این شخصیت قائل هستیم. امیدوارم از طرف مخاطبان ایرانی فیلم این موضوع درک شود، چرا که تمام پرسش ها باید خطاب به هرودوت به عنوان منبع اصلی مطرح شود.
✍🏻https://t. me/KarnameGozashtegan
فیلم از لحاظ فنی و هنر فیلمسازی
فارغ از جعل کامل تاریخ توسط سازندگان � افسانه تومیریس �، باید گفت که فیلم با معیارهای سینمای حرفه ای نیز اثری ضعیف محسوب می شود. مدت زمان بسیار طولانی 150 دقیقه ای، نه به پرداخت شخصیت ها و معرفی تومیریس و یا حتی بررسی تاریخ ماساگت ها، بلکه به ضبط لانگ شات های مختلف از صحراگردی ها پرداخته است که تعداد آن بسیار زیاد و کارکرد آن نامشخص است. تلاش سازندگان برای به تصویر کشیدن تمدن ماساگت ها نیز بی ثمر بوده چراکه آنها حتی در روایت، جانب احتیاط را رعایت نکرده و تصویری از این قوم ارائه کرده اند که چیزی شبیه به جامعه مدنی امروز در کشورهای پیشرفته است؛ تصویری که با حقیقت مکتوب به جا مانده از آن دوران فاصله ای بسیار زیاد دارد!
� افسانه تومیریس � اثری سفارشی است که با توجه به آنکه تهیه کننده آن آلیا نظربایوا ( دختر نخستین رئیس جمهور قزاقستان ) است، به احتمال زیاد با مقاصد سیاسی داخلی ساخته شده است. فیلمی که در آن تمدن ایران باستان در حد برخی از کشورهای شاخ آفریقای کنونی تنزل پیدا کرده و در عوض، سکا و ماساگت های صحرانشین اقوامی معرفی شده اند که در حکومت شان، زنان به راحتی به قدرت رهبری رسیده و میانه ای با کشتار ندارند! شاید ذکر این نکته جالب باشد که � افسانه تومیریس � حتی در خودِ قزاقستان نیز با انتقادات فراوانی مواجه شد و بسیاری از کارشناسان در این کشور آن را تصویری غیرواقعی و عجیب خواندند که نمی تواند احترامی برای این کشور بسازد.
افسانه تومیریس � نه در روایت جانب عقل را رعایت کرده و نه حتی در بخش فنی اثری قابل توجه است. فیلمنامه کاملاً کلیشه ای با دیالوگ های ضعیف و فقدان خرده روایت هایی که بتوانند تومیریس را به خوبی به تماشاگر معرفی کنند، از فیلم 150 دقیقه ای آکان ساتایف اثری بر جای گذاشته که تماشای کامل آن گاو نر می خواهد و مرد کهن!
افسانه تومیریس � پر هزینه ترین فیلم تاریخ قزاقستان است که تا به امروز ساخته شده. گفته می شود بودجه این فیلم حدود 10 میلیون دلار بوده است. پیش از این مقامات قزاقستان اعلام کرده بودند:� سینما و دستاورد فرهنگی ما را نباید با بودجه سنجید. تلاش ما بر این است که برای نسل های آینده تاریخ خودمان را روایت کنیم�. به نظر می رسد که خیز بلند سینمای قزاقستان برای صرف هزینه های هنگفت فیلمسازی در این کشور متاثر از تصویر ناخوشایندی باشد که آثاری همچون � بورات � بیش از یک دهه پیش بر جای گذاشت.
احتمالاً فیلم بورات را دیدید، فیلمی که در آن قزاقستانی ها بسیار احمق نشان داده می شوند، این فیلم در واقع کار یهودی های آمریکایی است حالا قزاق ها برای انتقام گیری و این که خودی از خود نشان بدهند هیچ دیواری از دیوار ایران کوتاه تر گیر نیاوردند، خصوصاً اینکه کوروش همواره مورد ستایش یهود بوده است و آنها را نجات داد، آنها در این فیلم تلافی کردند.
✍🏻https://t. me/KarnameGozashtegan
حال بیاییم با تاریخ آن را بررسی کنیم
1: تنها منبع از تومیریس هرودوت است پس کسانی که سنگ این روایت را به سینه میزنند باید بقیه حرف های هرودوت را نیز بپذیرند اولا، خود هرودوت اعتراف کرده است که چند روایت شنیده و روایت دلخواه را انتخاب کرده ( هرودوت، کتاب 1، بند 214 پس نظر های مورخین دیگر را باهم نگاهی بیندازیم
بقیه نظرات در باره علت مرگ کورش بزرگ:
کتزیاس ( پزشک و مورخ یونانی که بخشی از عمرش را در ایران زندگی کرد ) : کوروش با قوم دربیک وارد جنگ شد و حین جنگ از روی اسب افتاد و یکی از سربازان دربیک، نیزه ای به پای او فرو کرد. کوروش پیروز جنگ می شود اما چندی بعد و پس از انتخاب کمبوجیه، بر اثر شدت آن جراحت از دنیا می رود.
برس کلدانی ( مورخ یونانی ) : کوروش در نبرد با قوم داها که در استرآباد ( گرگان ) زندگی می کردند، کشته شد.
گزنفون ( فیلسوف و مورخ یونانی ) : کوروش خواب می بیند مرگ او نزدیک است. او جانشین خود را انتخاب می کند و این اتفاق را به نزدیکان خود اطلاع می دهد و سپس به مرگ طبیعی از دنیا می رود.
آریان ( فیلسوف و مورخ یونانی ) : کوروش بیمار شد و از دنیا رفت
گرچه روایات گوناگونی از مرگ کوروش در منابع تاریخی آمده است، اما بررسی منابع تاریخی و شواهد باستان شناختی نشان میدهد که کوروش بزرگ در قلمروی خودش دار فانی را وداع گفته است و آرامگاه کوروش بزرگ هم در پاسارگاد قرار دارد. اما هرودوت نوشته است، پیکر کوروش نزد ملکه ماساگت ها مانده است که آشکارا مشخص می شود روایت هرودوت نادرست است.
خب حالا صحبت های هرودوت در رابطه با قوم ماساگت بشنویم
هرودوت درباره قوم تومیریس و ماساگت ها نوشته است:
… زنان به همگان تعلق دارند!!!هر مرد ماساگت که زنی را بخواهد به جلوی کلبه او ترکش خود را می آویزد و با خیالی آسوده، با او در می آمیزد.
…هنگامی که مردی به نهایت پیری رسید همه نزدیکان او گرد می آیند و او را همزمان با چند رأس حیوان قربانی می کنند، بعد گوشت ها را می پزند و با آنها یک ضیافت ترتیب می دهند…
هر مرد ماساگت که زنی را بخواهد به جلوی کلبه او ترکش خود را می آویزد و با خیالی آسوده، با او در می آمیزد ( آمیزش جنسی ) . هنگامی که مردی به نهایت پیری رسید همه نزدیکان او گرد می آیند و او را همزمان با چند رأس حیوان قربانی می کنند!! بعد گوشت ها را می پزند و با آنها یک ضیافت ترتیب می دهند !! ( هرودوت، کتاب 1، بند 216 ) .
پس دوستانی که این روایت را از هرودوت میپذیرند باید این صحبت هرودوت را نیز قبول کنند
✍🏻https://t. me/KarnameGozashtegan
از همه این ها بگذریم ماساگت ها یک تیره سکایی هستند و علم امروز آن هارا ایرانیانی شرقی و آریایی های غیرمتمدن مینامد پس اصلا هیچ ربطی به ترک ها و قزاق ها ندارد در ادامه به بررسی اسنادی برای آن ها میپردازیم

سکاهاسکاهاسکاهاسکاهاسکاها
یه جا می نویسن آخرین بازمانده های سکا ها سیستانی هدی الان ما هستن یه عده میگن کورد یه عده هم که اصلا ایرانی اونارو نمیدونن میگن تورک آخه تورک ها با آریایی مشکل دارن و سکاها آریایی ترین بودن نمیدونم والا
سکا ها از آسیای میانه هستند جایی که زادگاه تورکهاس
جغرافیاشون با جغرافیای ایران صلا یکی نیست دوستان چجوری سکا ها رو ایرانی معرفی می کنن؟
پایتخت قوم سکاها و جاذبه های گردشگری آن تصاویر
سقز با قدمت بیش از 3 هزار سال به عنوان پایتخت قوم سکائیان از جاذبه های تاریخی و طبیعی زیادی برخوردار است.
فارس گزارش می دهد
پایتخت قوم سکاها و جاذبه های گردشگری آن تصاویر
...
[مشاهده متن کامل]

سقز با قدمت بیش از 3 هزار سال به عنوان پایتخت قوم سکائیان از جاذبه های تاریخی و طبیعی زیادی برخوردار است.
پایتخت قوم سکاها و جاذبه های گردشگری آن تصاویر
به گزارش خبرگزاری فارس از سنندج، نام امروزه سقز از نام قوم سکا، اسکیت و سکز به یادگار مانده است. شهر سقز در سرزمین اقوام مانائی، مادی، بر سر راه کاروان همدان به آذربایجان و دیاربکر و موصل به زنجان و قزوین و ری قرار داشت و به دلیل موقعیت چهار راهی از مراکز مواصلاتی دنیای قدیم بود.
این شهرستان دارای آثار تاریخی با اهمیتی است که متأسفانه بیشتر آنها در طول زمان براثر بلایای طبیعی و هجوم اقوام مجاور و ویران کردن آنها در زیر خاک مدفون مانده اند، اما آثار تاریخی باارزش به جای مانده مانند قلعه ( کاخ دژ ) باستانی زیویه و قلعه قپلانتو بر اعتبار و اهمیت آثار تاریخی آن افزوده اند.
از لحاظ طبیعی، شهرستان سقز دارای منابع آبی غنی بوده و رودخانه های بسیاری مانند زرینه رود، سیمینه رود و رود خورخوره در حوضه این شهرستان جاری است که در نهایت به دریاچه ارومیه می ریزند.
بر روی رودخانه زرینه رود در مرز آذربایجان غربی سد شهید کاظمی احداث شده است که دریاچه پشت سد از جاذبه های گردشگری استان به شمار می آید همچنین از ارتفاعات مهم منطقه می توان به کوه زیبای نکروز، ونوشه و سایر ارتفاعات مانند کوه چاقل، روش و دره نان اشاره کرد.
شهر سقز دومین شهر پرجمعیت استان بعد از سنندج و دارای مردمانی فرهنگ دوست است، استعدادهای فرهنگی و هنری به ویژه موسیقی در شهرستان سقز بسیار زیاد است تا جایی که هرساله چندین جشنواره مانند جشنواره موسیقی کردی و جشنواره تأتر کردی به صورت ثابت در این شهرستان برگزار می شود. بازار مرزی بسطام واقع در 63 کیلومتری جنوب شهر سقز در مسیر جاده مریوان به عنوان یکی از سه مرکز اصلی مبادلات تجاری استان از اهمیت بازرگانی خاصی در استان برخوردار است.
زیویه قلعه ای با 700 سال قدمت
قلعه ( کاخ دژ ) باستانی زیویه بر روی یکی از کوه های نسبتاً مرتفع در 55 کیلومتری جنوب شرقی شهر سقز در روستای زیویه واقع شده و حدود 700 سال پیش از میلاد در دوره حکومت اقوام ماد و مانائی ساخته شده است.
زیویه هم از نظر معماری و هم از نظر آثار هنری یکی از شاخص ترین و باارزش ترین مکان های دوره تاریخی محسوب می شود، طی چند فصل کاوش های علمی و باستانشناسی که سال 1354 تا سال 1380 ادامه داشته است، نتایج قابل توجهی در زمینه شناخت معماری آن به دست آمده است.
قطعات عاج منقوش که نقوش حیوانی و صحنه شکار اساطیر روی آن حک شده و از ارزش ویژه ای برخوردار هستند از جمله اشیاء به دست آمده در این کاوش ها بوده که نقش برجسته آبیدر سنندج از روی دو نمونه آنها طراحی، بزرگنمایی و ساخته شده است. سر عقاب طلائی، گردنبند طلایی از مهم ترین اشیاء به دست آمده در این قلعه است که در حال حاضر در موزه آثار ملی نگهداری می شوند.
ورودی اصلی این قلعه عظیم پلکان سنگی و شامل سالن ها، حیاط ها، اتاق های متعدد، تالار ستون دار و انبار غله می شود.
در سال 1325، شخصی به نام ایوب ربنور با امتیاز رسمی حفاری زیویه را شروع کرد و طبق مندرجات کتاب دوران بی خبری ایوب ربنور با همیاری اسدالله نامی گنجینه های زیویه را غارت کرد.
طی دوازده سال حفاری در زیویه علاوه بر شش قبر از پادشاهان و امرای ماد، ساختمان سه طبقه زیبا و باستانی زیویه را که از شاهکارهای معماری عهد باستان بود درهم ریخته و از بیخ و بن کندند.
در حقیقت ساختمان باشکوه و سه طبقه زیویه یکی از عجائب معماری باستان بود که با استحکامی بی نظیر بر بالای کوه و بر روی غار وسیع و تماشایی زیویه در ارتفاع 1835 متری از سطح دریا بنا شده است.
هیچ بیننده ای با معیار عقلی خود نمی تواند باور کند در سه هزار سال قبل در چنین ارتفاعی ساختمانی با چنین شکوه و عظمتی ساخته شده باشد. ساختمان سه طبقه زیویه از روی شواهد غیرقابل انکار همان ساختمانی است که بنا به نوشته هرودوت مادها از روی رضا و رغبت برای دیوکو ساختند و در واقع این ساختمان مرکز اولین دادگستری ایران باستان بوده است.
دیوارهای بنا با سنگ های مخصوص تراشیده شده و دیوار خشتی بر روی پی ها با مقیاس های دقیق هندسی و معادلات ریاضی ساخته شده بود. قطر دیوارهای ساختمان چندین برابر قطر دیوار ساختمان های کلنگی امروز و پهنای آن بیشتر از دو متر است.
ساختمان سه طبقه به شکل ساختمان های مهندسی ساز امروزی است و دارای پنجره و راهروهای متعدد و خیلی بزرگ، ایوان یا بالکنی زیبا و جالب، دوازده سرستون سنگی با چند ستون سنگی و دو دروازه سنگی حجاری شده بسیار بزرگ بوده است.
طبق شواهد و قرائن موجود با استفاده از خاصیت ظروف مرتبطه، ساختمان از آب لوله کشی استفاده می کرد و آب لازم از چشمه ای بر بالای کوهی در جوار کوه زیویه تامین می شده است.
دریاچه سد شهید کاظمی
یکی دیگر از جاذبه های شهرستان سقز دریاچه سد شهید کاظمی است که در 62 کیلومتری شمال شهر سقز و بین شهرستان های سقز و بوکان قرار گرفته است، طول متوسط آن 6 کیلومتر و حجم مخزن آن 48 میلیون مترمکعب و آب دریاچه از رودهای زرینه رود، خورخوره، سیمینه رود و چم سقز تأمین می شود این دریاچه و روستاهای اطراف آن به ویژه روستای قلندر از جاذبه های طبیعی و گردشگری استان کردستان است.
کاروانسرا و بازار قدیمی سقز
این مجموعه در مرکز اصلی شهر شامل بقایایی از راسته های بازار قدیمی سقز به جای مانده است که با توجه به احداث مراکز تجاری در مجاورت آن همچنان به عنوان یکی از مراکز تجاری اصلی شهر محسوب می شود.
مسجد دومناره
این مسجد در خیابان امام و در بافت قدیمی سقز واقع شده است تاریخ دقیق ساخت آن مشخص نیست ولی اهالی محل ساخت آن را به شیخ حسن مولان آباد از علمای سابق مذهبی منطقه نسبت می دهند که احتمال دارد در اواخر دوره افشاریه و اوایل زندیه ساخته شده باشد.
مسجد دارای شبستانی به چهار ستون قطور چوبی به نشانه چهار خلیفه اهل سنت است که در ضلع جنوب غربی، ایوان ستون دار ساخته شده که فرم مخصوص مساجد منطقه کردستان را تداعی می کند. در بالای مسجد دو مناره قرار دارد و به همین دلیل به مسجد دومناره شهرت پیدا کرده است.
سلسله گزارش های گردشگری فارس با هدف معرفی آثار تاریخی و طبیعی استان کردستان به هموطنان ایرانی است و امیدواریم مردم خوب اقصی نقاط کشورمان با سفر به استان کردستان از جاذبه های آن بازدید کرده و با تاریخ پرافتخار مردم این استان به عنوان نخستین ایرانیان آشنا شوند.

سکاهاسکاهاسکاهاسکاهاسکاها
منابع• https://www.farsnews.ir/news/13920105000568/پایتخت-قوم-سکاها-و-جاذبه‌های-گردشگری-آن--تصاویر
بزرگ ترین و پایدارترین مردمان ایرانی بیرون پشته ی ایران، همانا سکاها بوده اند. این مردمان کوچ رو و دلیر، اگرچه هم نژاد و هم زبان ایرانیان بودند، ولی بسیاری از ویژگی های فرهنگی ایرانیان، چون دین مزدیسنی و یکجانشینی را نپذیرفتند. از این گذشته در بیشتر تاریخ دیرپای خود، از روزگاران پیشاتاریخی گرفته تا سده های نخستین اسلامی، هرجا که زورشان می رسید بلای جان همسایه های ایرانی و انیرانی خود می شده اند.
...
[مشاهده متن کامل]

اینان سرزمین های پهناوری از دل اروپا گرفته تا نزدیکی سیبری را زیر سم اسپان خود داشتند. در آینده برخی از آنان به سرزمین های خاوری ایران کوچیدند و پاره ای از آنان تا هندوستان را نیز درنوردیدند. آنانی که به خاور ایران رسیدند نام خویش را به سیستان دادند و همین نام هم تا امروز بر دوپاره ی جداافتاده سیستانِ ایران و افغانستان برجای مانده است. در این جستار به نخستین گزارش ها از وجود سکاها برپایه بن مایه های خاوری و یونانی پرداخته خواهد شد.
نخستین یادها از سکایان در تاریخ، به تازش آنان به خاور نزدیک باستان بازمی گردد. اسرحدون، پادشاه آشور، در سنگ نبشته ای که از خود برجای گذاشته است از لشکرکشی سکایان به مرزهای خاوری سرزمینش سخن می راند. فرمانده این سکایان، ایشپَکایه نام داشته است و پس از هم پیمانی با دولت ماننا به آشور می تازد و چنین می نماید که شکست هم می خورد. این لشکرکشی میان سال های ۶۸۰ تا ۶۷۷ پیش از میلاد روی داده است. این سکایان به گمان بسیار با گذشتن از کوه های قفقاز راه خود را به سرزمین های باختری آسیا گشوده بودند و از همان دهه ی ۶۸۰ پیش از میلاد هم تاخت وتاز به سرزمین های آباد جنوب قفقاز را پیش گرفته بودند. سپس مانناها ( یا مادها ) آنان را برای هم پیمانی با هم و نبرد با آشور انگیزانده باشند. به هر روی چند سال پس از آن در ۶۷۲ پیش از میلاد، پادشاه سکاها، پَرتَتَوه از دختر اسرحدون خواستگاری کرد و بدین سان آشوریان و سکاها هم پیمان شدند. هرودوت نام این پادشاه را پروتوثوئِس ( Προτοθύης ) خوانده است. در نوشته های آشوری این نام به گونه ی بَرتَتوئه آمده است. ریشه ی این نام را برگرفته از ایرانی باستان پرثو - تَوَه ( pṛθu - tavah* ) به چم ( :معنای ) دارنده ی توان فراوان یا پرثو - تووَنت ( *pṛθu - tuvant ) به چم بسیار نیرومند دانسته اند.
آنچه در بالا آمده است بخشی از نوشتاری است با عنوان �سرآغازی بر تاریخ سکاها� که به خامه ی اردلان کوزه گر در تازه ترین شماره ی امرداد چاپ شده است.
متن کامل این نوشتار را در رویه ی ششم ( تاریخ و باستان شناسی ) شماره ی 434 هفته نامه ی امرداد بخوانید.
خوانندگان می توانند برای دسترسی به هفته نامه ی امرداد افزون بر نمایندگی ها و روزنامه فروشی ها از راه های زیر نیز بهره ببرند.
* ویراستاریه: �سرآغازی بر تاریخ سکاها� نوشته ی اردلان کوزه گر است که به نادرستی ( :اشتباه ) به نام علی علی بابایی درمنی منتشر شده است. امرداد برای این لغزش از نویسنده ی نوشتار و خوانندگان پوزش می خواهد.

سکاها
منابع• https://amordadnews.com/60386/
ژن شنا سی قومی صد صد ایرانی بعضی بدون تحقیق آنها رو غیر ایرانی می داند.
براساس پژوهش های ژنتیکی صورت گرفته بر اسکلت های باقی مانده از سکاها در منطقه سیبری، کشور روسیه، هاپلوگروپ بخش عمده مردان سکایی متعلق به هاپلوگروپ R1a - z93 است، که این هاپلوگروپ عموما در مردمان هندواروپایی رایج بوده و طی مهاجرت آریایی ها پخش شده است. [۴۰] این هاپلوگروپ بیشتر در نواحی شرقی ایران رایج است.
...
[مشاهده متن کامل]

منبع. https://indo - european. eu/2019/04/scytho - siberians - of - aldy - bel - and - sagly - of - haplogroup - r1a - z93 - q1b - l54 - and - n/

هنوز هم بخشی از سکاهای باستانی با همین نام در منطقه ساکا یا یاکوتستان سیبری زندگی میکنند و ترک زبان هستند و خود را ساکا مینامند. سکاهای ساکن در یاکوتستان فعلی ابتدا در اطراف دریاچه ارال زیست میکردند بعد
...
[مشاهده متن کامل]
در طی مهاجرت های مختلف پایشان به سیبری و منطقه یاکوتستان باز شده است . جغرافیای منطقه ای که سکاهای باستانی زیست میکردند و فرهنگ زندگی انها دقیقا با ترکها در ان مناطق یکسان است .

بپرس