سکال

لغت نامه دهخدا

سکال. [ س ِ ] ( اِ ) اندیشه و فکر. ( برهان ).
- بدسکال ؛ بداندیش.
|| ( نف ) خواهنده. || طلب کننده. || گوینده. || ( اِ ) گفتگو. ( برهان ). رجوع به سگال و سگالیدن و سگالش شود.

فرهنگ فارسی

۱ - ( اسم ) اندیشه فکر . ۲ - ( اسم ) در ترکیب به معنی سگالنده آید : بد سگال چاره سگال .
اندیشه و فکر یا طلب کننده یا گفتگو .

پیشنهاد کاربران

بپرس