سپید افتادن

لغت نامه دهخدا

سپید افتادن. [ س َ / س ِ اُ دَ ] ( مص مرکب ) سپید افتادن کوکب ؛ مسعود شدن بخت. ( آنندراج ) :
کوکبم از قهر روزیها سفید افتاده است
میکند تسخیر دل اشکم رشید افتاده است.
میرزا رضی دانش ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

سپید افتادن کوکب مسعود شدن بخت

پیشنهاد کاربران

بپرس