سپوز. [ س ِ / س َ / س ُ ] ( نف مرخم ) سپوزنده و خلاننده و درج کننده ، و همیشه بطور ترکیب استعمال میشود ( ناظم الاطباء ): جان سپوز؛ حیات بخش : خورش دادشان اندکی جانسپوزبدان تا گذارند روزی بروز.فردوسی.- خشک سپوز : منم کلوک خرافشار کنگ خشک سپوز.سوزنی.- عمرسپوز.