سپهری سهراب

دانشنامه آزاد فارسی

سپهری، سهراب (کاشان ۱۳۰۷ـ تهران ۱۳۵۹ش)
سپهری، سهراب
سپهری، سهراب
سپهری، سهراب
سپهری، سهراب
سپهری، سهراب
سپهری، سهراب
سپهری، سهراب
سپهری، سهراب
شاعر و نقاش ایرانی. پس از تحصیلات مقدماتی در زادگاهش به تهران آمد و پس از دورۀ دانشسرای مقدماتی، سرانجام به دانشکدۀ هنرهای زیبای دانشگاه تهران راه یافت و در رشتۀ نقاشی درس خواند. در کنار علاقه به نقاشی به شعرگویی نیز پرداخت و با آن که در آغاز، به سنت ها توجه نشان می داد، اما بسیار زود به شعر نو روی آورد و پس از آزمون های متعدد ادبی، سرانجام در صدای پای آب (۱۳۴۳)، مسافر (۱۳۴۴) و حجم سبز (۱۳۴۶) به توفیقی چشمگیر دست یافت. در فضای سیاسی و اجتماعی شعر جدید فارسی در دهه های ۱۳۳۰ـ۱۳۵۰ش سپهری صدایِ کمابیش تکْ مانده ای است که به ارزش های ماوراء طبیعی و عرفانی و انسانی توجه نشان می دهد و در هنگامی که همه روی به غرب دارند، او به شرقِ دور و بودا می نگرد. این توجه در نقاشی های او نیز تاحد زیادی دیده می شود. عشق به طبیعت در نقاشی و شعرهایِ سپهری بسیار در خور اهمیت است. او مجموعۀ اشعارش را در هشت کتاب (۱۳۵۶) گرد آورده است. پس از مرگ، که به دلیل سرطان خون رخ داد، در مشهد اردهال کاشان به خاک سپرده شد. سپهری در دو دهۀ ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ش یکی از محبوب ترین شاعران در میان ایرانیان محسوب شده است.

پیشنهاد کاربران

من مسلمانم!
قبله ام یک گل سرخ،
جانمازم چشمه، مُهرم نور
دشت، سجاده ی من!
من وضو با تپش پنجره ها می گیرم،
در نمازم جریان دارد ماه،
جریان دارد طیف!
سنگ از پشت نمازم پیداست،
...
[مشاهده متن کامل]

همه ذرات نمازم، متبلور شده است!
من نمازم را وقتی می خوانم
که اذانش را باد،
گفته روی سرِ گلدسته ی سرو،
من نمازم را
پی “تکبیره الاحرام” علف می خوانم،
پی “قد قامت” موج….
#سهراب_سپهری

بپرس