سپهر اعظمی ( ۲۵ بهمن ۱۳۷۷ – ۱۵ آذر ۱۴۰۱ ) یکی از کشته شدگان، در جریان خیزش ۱۴۰۱ ایران بود. او پس از زخمی شدن با گلوله های ساچمه ای نیروهای امنیتی، ۳۳ روز در وضعیت کما قرار داشت و در حالی که یک چشم او تخلیه شده بود، جان باخت.
... [مشاهده متن کامل]
سپهر اعظمی ۲۵ بهمن سال ۱۳۷۷ در تهران متولد شد. او در خانواده ای کُرد یارسان متولد شد که اصالتاً اهل صحنه در استان کرمانشاه بودند. او که یک برادر و یک خواهر بزرگ تر از خودش داشت، در ۵ سالگی به همراه خانواده از تهران به کرج رفت و در منطقهٔ چهارباغ ساکن شد. محمدرضا، پدر سپهر اعظمی، کارگر و مادرش فریده، خانه دار بود. وقتی ۷ ساله بود، در راه سفر نوروزی به مشهد، خودرو آنها دچار سانحه شد و او با شکستگی دست و پا، حدود ۱۲ روز در کما به سر برد. سپهر اعظمی بیش از درس خواندن، به کارهای فنی و تتو علاقه داشت و قصد کرده بود تا یک تتو آرتیست حرفه ای شود. وی همچنین به طراحی، سفالگری، تنیس روی میز، رانندگی، دریا و مسافرت علاقه داشت. او از ۱۹ سالگی به آرایشگری گرایش پیدا کرد و با گذراندن دوره و کسب مدارک آرایشگری، در طبقهٔ پایین خانهٔ پدری، یک آرایشگاه افتتاح کرد و در آن جا به کار آرایشگری مشغول شد. وی در آرایشگاه خود، به افراد و کودکان بی بضاعت و کارتن خواب خدمات رایگان می داد. او همچنین به حیوانات علاقه داشت و به سگ های بی خانمان غذا می داد و یک سگ به اسم «تدی» داشت.
سپهر اعظمی پس از شنیدن خبر جان باختن مهسا امینی به شدت ناراحت و عصبانی بود. او ۱۲ آبان ۱۴۰۱، همزمان با مراسم چهلم حدیث نجفی یکی دیگر از کشته شدگان خیزش ۱۴۰۱ ایران، در کوچهٔ ظفر ۱۴ واقع در کمال شهر کرج، توسط نیروهای سرکوبگر، از فاصلهٔ ۲ متری هدف ده ها گلولهٔ ساچمه ای قرار گرفت. بیش از ۷۰ گلولهٔ ساچمه ای به قفسهٔ سینه تا صورت او اصابت کرد و به زمین افتاد. یکی از کارتن خواب هایی که سپهر اعظمی در مغازه اش او را رایگان اصلاح می کرد، با دیدن این صحنه فریاد زد که وی را نجات بدهید. در همین حال او و یکی از معترضان با خودرو پژو ۲۰۶، سپهر اعظمی را به بیمارستان رساندند. با تماس همسایه ها، خانوادهٔ سپهر اعظمی نشانی از فرزندشان را در بیمارستان کوثر یافتند. کادر درمان این بیمارستان به خانواده می گویند که فرزند آن ها به بیمارستان مدنی منتقل شده است. سپهر اعظمی در این بیمارستان، برای خارج کردن گلوله های ساچمه ای از سرش، تحت عمل جراحی قرار گرفت. به گفتهٔ پزشکان ۴ گلوله از راه چشم وارد مغز او شده بود. وی با سطح هوشیاری ۱٫۵ به کما رفت. سپهر اعظمی را پس از مدتی مجدداً به اتاق عمل برده و چشم چپ او را تخلیه کردند.

... [مشاهده متن کامل]
سپهر اعظمی ۲۵ بهمن سال ۱۳۷۷ در تهران متولد شد. او در خانواده ای کُرد یارسان متولد شد که اصالتاً اهل صحنه در استان کرمانشاه بودند. او که یک برادر و یک خواهر بزرگ تر از خودش داشت، در ۵ سالگی به همراه خانواده از تهران به کرج رفت و در منطقهٔ چهارباغ ساکن شد. محمدرضا، پدر سپهر اعظمی، کارگر و مادرش فریده، خانه دار بود. وقتی ۷ ساله بود، در راه سفر نوروزی به مشهد، خودرو آنها دچار سانحه شد و او با شکستگی دست و پا، حدود ۱۲ روز در کما به سر برد. سپهر اعظمی بیش از درس خواندن، به کارهای فنی و تتو علاقه داشت و قصد کرده بود تا یک تتو آرتیست حرفه ای شود. وی همچنین به طراحی، سفالگری، تنیس روی میز، رانندگی، دریا و مسافرت علاقه داشت. او از ۱۹ سالگی به آرایشگری گرایش پیدا کرد و با گذراندن دوره و کسب مدارک آرایشگری، در طبقهٔ پایین خانهٔ پدری، یک آرایشگاه افتتاح کرد و در آن جا به کار آرایشگری مشغول شد. وی در آرایشگاه خود، به افراد و کودکان بی بضاعت و کارتن خواب خدمات رایگان می داد. او همچنین به حیوانات علاقه داشت و به سگ های بی خانمان غذا می داد و یک سگ به اسم «تدی» داشت.
سپهر اعظمی پس از شنیدن خبر جان باختن مهسا امینی به شدت ناراحت و عصبانی بود. او ۱۲ آبان ۱۴۰۱، همزمان با مراسم چهلم حدیث نجفی یکی دیگر از کشته شدگان خیزش ۱۴۰۱ ایران، در کوچهٔ ظفر ۱۴ واقع در کمال شهر کرج، توسط نیروهای سرکوبگر، از فاصلهٔ ۲ متری هدف ده ها گلولهٔ ساچمه ای قرار گرفت. بیش از ۷۰ گلولهٔ ساچمه ای به قفسهٔ سینه تا صورت او اصابت کرد و به زمین افتاد. یکی از کارتن خواب هایی که سپهر اعظمی در مغازه اش او را رایگان اصلاح می کرد، با دیدن این صحنه فریاد زد که وی را نجات بدهید. در همین حال او و یکی از معترضان با خودرو پژو ۲۰۶، سپهر اعظمی را به بیمارستان رساندند. با تماس همسایه ها، خانوادهٔ سپهر اعظمی نشانی از فرزندشان را در بیمارستان کوثر یافتند. کادر درمان این بیمارستان به خانواده می گویند که فرزند آن ها به بیمارستان مدنی منتقل شده است. سپهر اعظمی در این بیمارستان، برای خارج کردن گلوله های ساچمه ای از سرش، تحت عمل جراحی قرار گرفت. به گفتهٔ پزشکان ۴ گلوله از راه چشم وارد مغز او شده بود. وی با سطح هوشیاری ۱٫۵ به کما رفت. سپهر اعظمی را پس از مدتی مجدداً به اتاق عمل برده و چشم چپ او را تخلیه کردند.
