سپندیار

لغت نامه دهخدا

سپندیار. [ س ِ پ َ ] ( اِخ ) نام اسفندیار پسر گشتاسب و پدر بهمن است که در اسپندارمذماه متولد شده حکایت کشته شدن او بدست رستم دستان منظوم است و جسد او را از سیستان به بلخ بامی که تختگاه گشتاسب بود آوردند و به اصرار مادرش دفن نمودند و عمارت عالی و بر سر مرقدش بپا کردند وزیارتگاه بزرگی شد. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). نام پسرگشتاسب شاه ایران زمین که بهمن شاه پسر او بود و او را روئین تن می خواندند. آخرالامر بدست رستم کشته شد. و آن را اسفندیار و سفندیار و سفندار نیز گویند. رجوع به اسفندیار و اسپندیار شود. ( شرفنامه ) :
سیصدوزیر گیری بیش از بزرگمهر
سیصد امیر بندی بیش از سپندیار.
منوچهری.
مادر که سپندیار دادم
با درع سپندیار زادم.
نظامی.

پیشنهاد کاربران

اسفندیار روئین تن که به دستور پدرش گشتاسپ و در تلاش برای بندی کردن رستم و با تیر رستم از ناحیه چشم که نقطه آسیب پذیرش بود از پای درآمد و شرح مبسوط آن در شهنامه آمده است
مادر که سپندیار دادم
با درع سپندیار زادم
✏ �نظامی�

بپرس