دریغ فر جوانی و عز وای دریغ
عزیم بود از این پیش همچنان سپریغ
بناز باز همی پرورد ورا دهقان
چو شد رسیده نیابد ز تیغ تیز دریغ.
شهید.
نیستم همچو تاک پشت دوتااز پی چند خوشه سپریغ .
شمسی فخری ( ازآنندراج ).
|| خوشه خرما و امثال آن که بر درخت باشد. ( برهان ). || راه. ( برهان ) ( جهانگیری ).