bemoan (فعل)گریه کردن، سوگواری کردن، افسوس خوردنmourn (فعل)گریه کردن، سوگواری کردن، عزاداری کردن، ماتم گرفتنlament (فعل)سوگواری کردن، ضجه و زاری کردن، تاسف خوردن، زاریدنbewail (فعل)سوگواری کردن، زاری کردن، ندبه کردن
ماتم ساختن. [ ت َ ت َ ] ( مص مرکب ) عزاداری کردن. سوکواری کردن : امیر منوچهر سه روز بر قاعده جیل ماتم ساخت و پس از سه روز در منصب امارت نشست. ( ترجمه تاریخ یمینی چ قدیم ص 223 ) .+ عکس و لینک