سوهش

لغت نامه دهخدا

سوهش. [ هَِ ] ( اِمص ، اِ ) سونش. ( ناظم الاطباء ) ( شعوری ج 2 ص 106 ).

فرهنگ فارسی

سونش

پیشنهاد کاربران

سوهش یا سُهش، بر پایه سو.
“تا چشمت سو دارد”، می شود: تا چشمت توان دارد، تا چشمت توان برداشت دارد. تا حی بینایی دارد.
سوهش/سهش = حس/احساس
احساس، مصدر مضارع سوهیستن

بپرس