سونج

لغت نامه دهخدا

سونج. [ ن ِ ] ( اِ ) بغلک و پارچه چهارگوشه ای که در زیر بغل پیراهن میدارند. ( ناظم الاطباء ).

سونج. [ ن َ ] ( اِخ ) قریه ای است بزرگ از نواحی نسف و محمدبن احمدبن ابی القاسم... لؤلؤی معروف بفقیه سونجی بدان منسوب است. ( معجم البلدان ).

فرهنگ فارسی

قریه ایست بزرگ از نواحی نسف و محمد ابن احمد ابن ابی القاسم لولوی معروف بفقیه سونجی بدان منسوبست

پیشنهاد کاربران

سرفه در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )

بپرس