[ویکی فقه] سَوم در دو معنا به کار رفته است، اول به معنای عرضه کالا برای فروش که در این معنا در باب تجارت سخن گفته شده است، دوم به معنای چریدن حیوان که در این معنا در باب زکات بحث شده است.
برای سوم دو معنا بیان شده است:
معنای اول: عرضه کالا برای فروش
معنای دوم: چریدن حیوان.
احکام سَوم به معنای اول
← سَوم از آداب تجارت
← از شرایط تعلّق زکات
...
[ویکی الکتاب] معنی
أَثَاماً: سزا-مجازات - کیفر سخت
معنی
أَثْخَنتُمُوهُمْ: بسیار آنها را کشتید- برآنها غلبه کردید - آنان را از قدرت و توان انداختید (کلمه اثخان به معنای بسیار کشتن ، و غلبه و قهر بر دشمن است . کلمه ثِخَن به معنی غلظت و بی رحمی است و اثخان کسی به معنی بازداشتن و مانع حرکت وجنبش او شدن است مثلاً با کشتن او . د...
معنی
أَثَرِ: اثر-جای پا
معنی
أَثَرْنَ: زیر ورو کردند-برپا نمودند
معنی
أَثَرِی: در پی من
معنی
أَثْقَالاًَ: بارهای سنگین
معنی
أَثْقَالَکُمْ: بارهای سنگینتان
معنی
أَثْقَالَهَا: بارهای سنگینش
معنی
أَثْقَالَهُمْ: بارهای سنگینشان
معنی
أَثْقَلَت: آن زن سنگین شد
معنی
أَثْلٍ: نام گیاهی بی میوه(طرفاء)
معنی
أَثُمَّ: آیا بعد از
معنی
أَثْمَرَ: میوه داد
معنی
أَثِیمٍ: گناه پیشه
معنی
أَجِئْتَنَا: به سراغ ما آمده ای
تکرار در قرآن: ۱۵(بار)
تحمیل. چریدن. لازم و متعدی هر دو آمده است در اقرب هست: «سام فلاناً الامر: کلفة ایّاه» ایضاً «سام الماشیة:رعت» معنی . آن است که عذاب بد را به شما تحمیل و وارد میکردند برای شما است از آن نوشیدنی و از آن است درخت و در آن میچرانید. معانی دیگری که در لغت آمده در قرآن به کار نرفته مگر آنچه در ذیل خواهد آمد. سیما:علامت و هیئت . آنها را با علامتشان میشناسی سائمه: شتریکه میچرد و در آغل علف نمیخورد. مسّوم (به صیغه مفعول) ممکن است از سیما باشد یعنی نشاندار و شاید از تسویم باشد یعنی فرستاده شده مثل ولی ظاهراً نشاندار مراد است که آن موجب تخصّص و مالکیّت است یعنی اسبان داغ نهاده و نشاندار. و در آیه نیز به قرینه «عِنْدَ رَبِّکَ» نشاندار منظور است سنگهای نشانداری که گناهکاران دارند و مخصوص آنها اند. * . عاصم و ابن کثیر و ابو عمر و مسّومین را به صیغه فاعل و دیگران به صیغه مفعول خواندهاند. اگر به صیغه مفعول باشد به معنی نشاندار یا فرستاده است و چنانکه به صیغه فاعل باشد به معنی علامت گذارنده است که ملائکه در جنگ بدر علامت داشتند. در مجمع از ابو عیسی نقل کرده مختار با کسر
خواندن است که اخبار بسیار دلالت دارند بر اینکه ملائکه در بدر اسبان خویش را علامت گذاری کرده بودند حضرت فرمود: سوّما فان الملائکة قد سوّمت». نا گفته نماند ما قبل آیه فوق چنین است وَلَقَد نَصَرَ کُمُ اللّهُ بِبَدْرٍ وَ اَنْتُم اَذِّلَّةٌ... اِذْتَقُولُ لِلْمُؤمِنینِ اَلنْ یَکفیکُمْ اَنْ یُمَدِّکُمْ رَبَّکُم بِثَلاثَةِ آلآفٍ مِنَ الْمَلائِکَةِ مُنْزِلینَ. بَلی اِنْ تَصبِرُوا وَ تَتَّقُوا وَ یَأتُوکُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هذا یُمْدِدْکُمْ رَبُّکُمْ بَخَمْسِهِ آلافٍ...» آمدن پنج هزار ملک مشروط است به صبر و تقوی و آمدن مشرکین. ولی روشن نیست که هر سه شرط واقع شد و ملائکه آمدند ولی در روایات هست که آمدند و علامت هم داشتند در تفسیر عیلشی از حضرت باقر علیه السلام نقل شده: روز بدر ملائکه عمامههای سفید داشتند که یک سر آنها باز و رها بود. در تفسیر برهان نیز چند روایت در این زمینه آمده است در مجمع از علی علیه السلام منقول است. ملائکه عمامههای سفید داشتند و گوشه آنها را میان دو کتف خویش انداخته بودند و رجوع شود به «ملک».