سولده

لغت نامه دهخدا

سولده. [ دِ ] ( اِخ ) نام قصبه ای است کنار راه بابل به چالوس میان تمیشان و المده. دارای پست خانه و تلگرافخانه است. مرکز قصبه قشلاقی بخش نور شهرستان آمل ، کنار راه شوسه کناره. جمعیت آن در زمستان 2000 تن و در تابستان تقریباً نصف این عده به ییلاق کجور میروند. ( از فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ فارسی

قصبه مرکز قشلاقی بخش نورشهرستان آمل کنار راه شوسه کناره . جمعیت آن در زمستان ۲٠٠٠ تن و در تابستان تقریبا نصف این عده به ییلاقهای کجور و نور میروند .
نام قصبه ایست کنار راه بابل به چالوس میان تمیشان و المده دارای پست خانه و تلگرافخانه است

گویش مازنی

/sool de/ نام قدیمی شهرستان نور

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:نور، شهر

پیشنهاد کاربران

سولدهی: میرزا محمد سولدهی نوری فرزند عبدالله از اهالی روستای سولدهی از توابع نور مازندران است. از کاتبان و خوشنویسان قرن سیزدهم هجری است. خط نسخ را خوش می نوشته است. از آثار او : کتابت کتاب " جلاء العیون
...
[مشاهده متن کامل]
" نوشته ی علامه محمد باقر مجلسی است . میرزا محمد سولدهی در سال ۱۲۸۸ ه. ق. این کتاب را کتابت کرده و اینک در کتابخانه صدوقی یزدی در یزد موجود است. ( فهرست نسخه های خطی کتابخانه صدوقی یزدی ص ۱۰۲‍ )

بپرس