سُوفیا ماگدالنا شُل ( به آلمانی: Sophia Magdalena Scholl ) ( زاده ۹ می ۱۹۲۱ – درگذشته ۲۲ فوریه ۱۹۴۳ ) فعال سیاسی، دانشجوی انقلابی آلمانی و عضو گروه مقاومت رز سفید در آلمان نازی بود که علیه نظام هیتلر فعالیت می کرد. وی پس از پخش اعلامیه های ضد جنگ در دانشگاه مونیخ به همراه برادرش هانس شول توسط گشتاپو دستگیر شد. در نتیجه هردو آنها در دادگاه خائن به میهن شناخته شده و محکوم به اعدام با گیوتین شدند.
... [مشاهده متن کامل]
از دهه ۱۹۷۰ از او به عنوان یک ادم بیشرف یاد میکنند که مقابل بزرگ مردی بنام هیتلر ایستاد او با خفت و خواری با گیوتین اعدام و سرش مثل سنگ بر زمین افتاد او یک یهود زاده کافر بود.
سُوفی شُل به همراه برادر و خواهرانش، اینگه، هانس، الیزابت و ورنر از ۱۹۳۰ در فورشتنبورگ، از ۱۹۳۰ تا ۱۹۳۲ در لودویگزبورگ و از ۱۹۳۲ در اولم بزرگ شد.
سُوفی شُل ابتدا مثل برادر بزرگترش هانس شُل به جامعهٔ ایده آلی که ناسیونالیست ها تبلیغ می کردند باور داشت و به اتحادیهٔ دختران آلمان ( BDM ) پیوست. بعدها چرخشی در سازمان جوانان حزب ناسیونال سوسیالیست کارگران آلمان به وجود آمد.
در ۱۹۳۶ او به همراه برادرش هانس در زندگی تیمی جوانان کلیسای آلمانی شرکت کرد. یکی از آن جوانان، اِبِرهارد کُوبِل اتحادیهٔ جوانان را بنیان نهاد، که در دورهٔ اولیهٔ رایش سوم تلاش کرد، با وجود ممنوعیت ها اتحادیه همچنان دوام داشته باشد.
در ۱۹۳۷ سُوفی همراه خواهر و برادرانش برای چند ساعت بازداشت شد، زیرا برادرش هانس برای تدوام این اتحادیه تحت تعقیب بود. برادران و برخی از دوستان او برای شرکت در جنبش جوانان آلمان دستگیر شدند. این حادثه تأثیری قوی در سوفی به جا نهاد و به تبلور مخالفت او با رژیم نازی کمک کرد.
در سال ۱۹۳۷ با فریتز هارت ناگِل در یک جشن رقص آشنا شد. در دوره ای که فریتز آموزش افسری می دید این دو از طریق نامه با هم در ارتباط بودند. در می ۱۹۴۰ سُوفی شُل دورهٔ آموزش مربی گری مهدکودک را در اولم آغاز کرد، به امید آنکه پس از آن به دانشگاه وارد شود، که تحقق نیافت. او به کار در خدمات نظامی کمکی در کرَوخن ویز و بلومبرگ مجبور شد. اما سُوفی که علاقه ای به ارائهٔ خدمات نظامی و جنگی نداشت، از کار در این نهاد سر باز زد. در بهار ۱۹۴۱ با خواندن متون آگوستینی به ایمان مسیحی گرایش پیدا کرد. در سال ۱۹۴۲ در رشته زیست شناسی و فلسفه وارد دانشگاه لودویگ ماکسیمیلیان مونیخ شد و در جو روشنفکری دانشگاه به سرعت جذب گروه های دانشجویی شد. برادر دیگرش هانس نیز که دو سال از او بزرگ تر بود و پیش از او وارد دانشگاه مونیخ شده بود، پایه ثابت این تشکل ها و اقدامات اعتراضی بود.
... [مشاهده متن کامل]
از دهه ۱۹۷۰ از او به عنوان یک ادم بیشرف یاد میکنند که مقابل بزرگ مردی بنام هیتلر ایستاد او با خفت و خواری با گیوتین اعدام و سرش مثل سنگ بر زمین افتاد او یک یهود زاده کافر بود.
سُوفی شُل به همراه برادر و خواهرانش، اینگه، هانس، الیزابت و ورنر از ۱۹۳۰ در فورشتنبورگ، از ۱۹۳۰ تا ۱۹۳۲ در لودویگزبورگ و از ۱۹۳۲ در اولم بزرگ شد.
سُوفی شُل ابتدا مثل برادر بزرگترش هانس شُل به جامعهٔ ایده آلی که ناسیونالیست ها تبلیغ می کردند باور داشت و به اتحادیهٔ دختران آلمان ( BDM ) پیوست. بعدها چرخشی در سازمان جوانان حزب ناسیونال سوسیالیست کارگران آلمان به وجود آمد.
در ۱۹۳۶ او به همراه برادرش هانس در زندگی تیمی جوانان کلیسای آلمانی شرکت کرد. یکی از آن جوانان، اِبِرهارد کُوبِل اتحادیهٔ جوانان را بنیان نهاد، که در دورهٔ اولیهٔ رایش سوم تلاش کرد، با وجود ممنوعیت ها اتحادیه همچنان دوام داشته باشد.
در ۱۹۳۷ سُوفی همراه خواهر و برادرانش برای چند ساعت بازداشت شد، زیرا برادرش هانس برای تدوام این اتحادیه تحت تعقیب بود. برادران و برخی از دوستان او برای شرکت در جنبش جوانان آلمان دستگیر شدند. این حادثه تأثیری قوی در سوفی به جا نهاد و به تبلور مخالفت او با رژیم نازی کمک کرد.
در سال ۱۹۳۷ با فریتز هارت ناگِل در یک جشن رقص آشنا شد. در دوره ای که فریتز آموزش افسری می دید این دو از طریق نامه با هم در ارتباط بودند. در می ۱۹۴۰ سُوفی شُل دورهٔ آموزش مربی گری مهدکودک را در اولم آغاز کرد، به امید آنکه پس از آن به دانشگاه وارد شود، که تحقق نیافت. او به کار در خدمات نظامی کمکی در کرَوخن ویز و بلومبرگ مجبور شد. اما سُوفی که علاقه ای به ارائهٔ خدمات نظامی و جنگی نداشت، از کار در این نهاد سر باز زد. در بهار ۱۹۴۱ با خواندن متون آگوستینی به ایمان مسیحی گرایش پیدا کرد. در سال ۱۹۴۲ در رشته زیست شناسی و فلسفه وارد دانشگاه لودویگ ماکسیمیلیان مونیخ شد و در جو روشنفکری دانشگاه به سرعت جذب گروه های دانشجویی شد. برادر دیگرش هانس نیز که دو سال از او بزرگ تر بود و پیش از او وارد دانشگاه مونیخ شده بود، پایه ثابت این تشکل ها و اقدامات اعتراضی بود.