سوف

/suf/

معنی انگلیسی:
whitefish, zander

لغت نامه دهخدا

سوف. [ س َ ف َ ] ( ع حرف ) حرف استقبال و مبنی بر فتح است و زمان آن درازتر از «س » است و بیشتر در وعید بکار رود و گاه در وعده بود. ( از اقرب الموارد ). سرانجام. زود و این حرفی است که بر فعل مستقبل آید. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). و در آن لغات است ، سف و سو و سی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

سوف. [ س َ ] ( ع مص ) بوی کردن چیزی را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || ( اِمص ) صبر. شکیبایی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

سوف. [ س َ ] ( اِ ) امید. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ): فلان یقتات السوف ؛ فلان به امید زندگی میکند. ( منتهی الارب ). || انتظار. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

نوعی ازماهی که دربحرخزرصیدمیشود
نوعی ماهی است ماهی سوف . سپیدک . سوفار (۱ ) . ( اسم ) هر ظرفی که از گل پخته باشند مانند سبو و تغار .
حرف استقبال و مبنی بر فتح است و زمان آن درازتراز است و بیشتر در و عید بکار بورد و گاه در وعده بود امید انتظار

فرهنگ معین

(اِ. ) نوعی ماهی است .

فرهنگ عمید

گویش مازنی

/soof/ نوعی ماهی خزری

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی سَوْفَ أُخْرَجُ: بیرون آورده خواهم شد
معنی سَوْف أََسْتَغْفِرُ: طلب آمرزش خواهم کرد
معنی سَوْفَ تَرَانِی: مرا خواهی دید
معنی سَوْفَ تُسْأَلُونَ: باز خواست خواهید شد
معنی سَوْفَ تَعْلَمُونَ: به زودی خواهید دانست (البته زمانش طولانی تر از" سَتَعْلَمُونَ " است)
معنی سَوْفَ نُؤْتِیهِ: به زودی به او خواهیم داد(البته زمانش طولانی تر از" سَنُؤْتِیهِ " است)
معنی سَوْفَ نُعَذِّبُهُ: به زودی او را عذاب خواهیم کرد
معنی سَوْفَ یُؤْتِ: به زودی خواهد داد
معنی سَوْفَ یُؤْتِیهِمْ: به زودی به آنها خواهد داد
معنی سَوْفَ یَأْتِیهِمْ: به زودی نزدشان خواهد آمد
معنی سَوْفَ یُبْصِرُونَ: به زودی خواهند دید
معنی سَوْفَ یُحَاسَبُ: به زودی به حسابش رسیدگی خواهد شد
معنی سَوْفَ یَدْعُواْ: به زودی خواهد خواست
معنی سَوْفَ یَرْضَیٰ: به زودی خشنود خواهد شد
معنی سَوْفَ یُرَیٰ: به زودی دیده خواهد شد
ریشه کلمه:
سوف (۴۲ بار)

دانشنامه عمومی

ماهی سوف بزرگ ترین عضو خانواده سوف ماهیان آب شیرین است. وزن این ماهی به ۲۵ کیلوگرم و طول آن به بیش از ۱۰۰ سانتی متر می رسد.
ماهی سوف بومی اروپای شرقی و آسیای مرکزی است. یک گونه محلی در شرق آسیا، پیش از گسترش این ماهی در غرب اروپا موجود بوده است که خویشاوندی نزدیکی با ماهی سوف داشته و نوعی از اردک ماهی با نام چشم مات بوده است که اغلب با یکدیگر اشتباه می شوند و البته افراد بسیاری نیز از این اشتباه سود اقتصادی برده اند. ماهی سوف در ایران دارای دو فرم ساکن در آب شیرین و فرم مهاجر ( ساکن در آب شور و مهاجر به آب شیرین ) می باشد. سوف ها آب شور را تحمل می کنند و در دریاچه ها و مصب های ساحلی براحتی زندگی می کنند. ماهی هایی که در زیستگاه های آب شور زندگی می کنند برای تخم ریزی بعضاً تا ۲۵۰ کیلومتری ( ۱۶۰ مایل ) به بالای رودخانه مهاجرت می کنند. فرم ساکن آب شیرین در اکثر سواحل جنوبی دریای خزر مشاهده می شود و بخصوص در جنوب غربی تراکم بیشتری دارد. پس از انتقال فرم ساکن در آب شیرین این گونه به سد ارس، رودخانه ارس تبدیل به یکی از مهم ترین زیستگاه ها و اکوسیستم های پویای ماهی سوف در کشور ایران شده است. این ماهی از طریق تکثیر مصنوعی به بیشتر سدهای استان آذربایجان شرقی و غربی معرفی شده است. این ماهی همچنین در دریاچه هفت بَرْم استان فارس و سد گلپایگان معرفی و بصورت مصنوعی تکثیر شده است.
این ماهی ها در قسمت های کم عمق مناطق بالا دست رودخانه و در نزدیکی کف در قسمت های مرکزی و پست رودخانه زندگی می کنند. فعالیت اصلی آن ها در نزدیکی غروب و صبح زود بوده و می توانند آب های شور و مخازن آب استخرها را تحمل کنند. پشت آن ها معمولاً به رنگ خاکستری یا قهوه ای و با خال های مشکی در ۸ الی ۱۲ نوار تیره می باشد. نوارها در این ماهی نسبت به سوف حاجی طرخان کوچکتر و در ماهیان جوانتر واضحتر بوده و با رسیدن به سن بلوغ کاملاً ناپدید می شوند. پهلوهای ماهیان جوانتر نقره ای رنگ است در صورتی که در ماهیان مسن تر به رنگ طلایی مایل به سبز می باشد. سطح زیرین و باله های پایینی به رنگ سفید و در بعضی اوقات به مقدار بسیار کم متمایل به آبی است . . . . پوست آن ها مثل کاغذ سنباده زبر است. دارای دو باله پشتی است که ۱۳ تا ۲۰ خار و ۱۸ تا۲۴ شعاع نرم و باله مخرجی ۲ تا ۳ خار و ۱۰ تا ۱۴ شعاع نرم دارد. ۴۵ تا ۴۷ مهره در ستون فقرات این ماهی وجود دارد.
عکس سوفعکس سوفعکس سوفعکس سوفعکس سوفعکس سوف

سوف (بلده). سوف ( به عربی: سوف ) یک منطقهٔ مسکونی در اردن است که در استان جرش واقع شده است. [ ۲]
عکس سوف (بلده)عکس سوف (بلده)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

سوف به معنای سراخ
سوفال به معنای ظروف سراخ دار که از گِل ساخته شده.
زندانیان از سوفی کندند و از زندان فرار کردند.
سوفی، سوفیا، سوفر ، شوفر، سفر،
آنکه با سفر کردن کسب علم و آگاهی می کند
سوف به معنای حکمت نیز در فلسه یاد شده است

بپرس