سوسبار. ( هزوارش ، اِ ) مصحف هزوارش «سوسیا» ، پهلوی «اسپ » . مؤلف در آخر همین ماده بحذف رای قرشت اشاره کرده با «سوبار» ( اسوبار ) به معنی سوار خلط شده. ( ازحاشیه برهان قاطع چ معین ). بلغت زند و پازند اسب را گویند و به عربی فرس خوانند. ( برهان ) ( آنندراج ).