سوزن زده. [ زَ زَ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) چیزی که بسوزن سوراخ سوراخ کرده شده باشد. ( آنندراج ) : صفحه آینه را کاغذ سوزن زده کردتا چه با سینه مجروح کندمژگانش.صائب ( از آنندراج ).