دیکشنری
مترجم
بپرس
سوزن خوردن
پیشنهاد کاربران
سوزن خوردن ؛ قبول سوزن کردن. تحمل سوزن کردن ، پذیرش سوزن کردن.
سوزن خوردن ؛ سوزن زده شدن.
+ عکس و لینک